مادرهایی که بچه از دست دادین والان دوباره یا اقدامین یا باردارین و یا هم دوباره مامان شدین بیان با

3 روز بعد از تولدش توی ۳۹ هفتگی.

نمیدونم دقیقا چه مشکلی داشت گفتن بیماری قلبی ولی همه سونو و غربالگری ها نرمال بود...

من تا جایی ک میدونم بیمارستان میپرسه ک خودتون دفن میکنین یا ما... یعنی ب من اینجوری گفتن که خانواده منم بخاطر اینکه من اذیت نشم گفتن خود بیمارستان انجام بده 

اره دقیقا من سعی کردم با هیشکی صحبت نکنم ب مادر خودم و مادر همسرمم گفتم اعلام کنن ک من نمیخوام با هیشکی صحبت کنم... و خدا رو شکر اینجوری شد...

الهی بگردم، شما دادین کالبد شکافی اینو گفتن؟ ما ندادیم اما بمن هم گفتن احتمالا قلبش مشکل داشته، اما مث شما بارداریم کاملا سالم بود، همه چیز. من اصلا نمیدونستم که بچه رو هم تحویل میدن، حالم هم خیلی بد بود که بخوام بپرسم خیلی اتفاقی (که البته بعدا فهمیدم، اتفاقی نبوده فقط خواستن جواب ذهن منو بدن) گفتن بیمارستان. که منم بدون صحبت با کسی پیگیر شدم اما خب اینطوری خیالم راحت شد چون بیمارستان گفت ما دسته جمعی دفن می کنیم😞

کار خوبی کردین، نه هر کی خواسته مثلا منو دلداری بده غریبه بودن، گذری،که نمی دونم چرا بعضی هاشون بیشتر ناراحت میکنن.

نه بابا چرا دسته جمعی خانوادت نگرفتنش. واسه منم شوهرم خیلی دادوببدا کرد گفتن اگه راضی باشین بدیم پاتولوژی. شوهرم گفت صدرصد. اما بعدا بیشعورا عمدا نکردن گفتم یادمون رفته دیگه نمیشه بعد یک روز(چون ما ادعا داشتیم دیر سزارین کردن بچه خفه شده اونا گفتن وقتی خانوم تو آوردی بیمارستان بچه خفه شده بود) خلاصه بعد سه روز بچمو دادن شوهرم برد غسل داده بودن کفن کرده بود با شوهرم بردن دفن کردن😔😔😔

آخه کاش خودتون می‌گرفتین دفن میکردین. گلم چن وقته از این اتفاق میگذره؟ 

چقد نامردن

آره عزیزم میگم خانوادم یعنی بابا و مامانم تحویل گرفتن خودشون کارهاشو هم کردن، اما برا اینکه من پیگیر نشم گفتن بیمارستان، منم باور کرده بودم، ولی می خواستم یواشکی برم سراغش.کلی پرس و جو از بیمارستان تا بهشت زنگ زدم، حتی به همسرم میگفتم برو حضوری بپرس هم نمیگفت که واقعیت چیه، می گفت معلوم نیست که کجاست مگه جواب میدن. من خودم یواشکی پیگیری کردم، بیمارستان گفت دوساله که دیگه تحویل نمیگیریم، مگه خیلی خاص باشه، که تو تاریخ من اصلا تحویل نگرفتن، بعد خیلی جا زنگ زدم طرف پروندمو درآورد که به خانوادم تحویل دادن، بعد که به مامانم گفتم، کلی دعوام کردچرا این کارا رو میکنم و گفت ما نمی خواستیم تو اذیت بشی ولی خیالت راحت بابات همه کاراشو انجام داده، بعدم قسمم داد که اگه بیشتر پیگیر بشم کجاست و اینا حلالم نمیکنه و کلی پا بپای من گریه کرد. دیگه اونم سپردم بخدا، البته بازم قصد داشتم یواشکی برم دنبالش بیخبر از بقیه ولی  همی کرونا نذاشت. آخه طفلکم شهر دیگست سخته 

چقد سخت😢 عیب نداره گلم دیگه گذشته رو فراموش کن با یاد آوردیش فقط خودت اذیت میشی. قسمت ماهم همین بود که فرشته هامون برن اون دنیا منتظرمون بمونن چاره ای جز صبر کردن نداریم. انشاالله پسرت به زودی برمیگرده تو دلت غصه نخور که من خوب درکت میکنم😔

نه عزیزم ما هم دلمون نیومد کالبد شکافی کنن

چند روز زنده بود؟

وااای چقد سخت

اوایل بهمن ماه ۹۸

واسه منم دقیقا خانواده اینکار رو کردن که من ناراحت نشم... نمیدونم که اگه میدونستم قبرش کجاست چیکار میکردم... شاید میرفتم اونجا گریه میکردم و اروم میشدم نمیدونم...

ممنون می دونم گلم که تنها کسایی که عمیقا درکم میکنن شما هستید، همچنین عزیزم انشالله نی نی شما هم بزودی زود میاد پیشتون.

زنده نموند گلم، تو شکمم پر کشیده بود از لحظه ای که فهمیدم، دو روز تو بیمارستان درد کشیدم تا طبیعی به دنیا آوردمش اما هیچ وقت ندیدمش😞