وااای خیلی اعصابم خرابه رفتم بیرون از جلو مطب و آزمایشگاهی که تو بارداری میرفتم رد شدم چندبار..همش اون روزای سخت جلو چشامه دارم از بغض میترکم با همسرم بحثم شد😢😢یاد اون روزای سخت افتادم که تنها بودم تو شهر غریب و همسرم دست به سیاه و سفید نمیزد..منم چون کلا مرد خیلی خوبیه دلم نمیومد ازش بخوام کمکم کنه الان همه اونا شد عقده..دلم واسه بچم داره پر میکشه
خیلی دلتنگ بچم هستم..میخوام یه سری سوره های قرآنو از امشب قبل خواب بخونم ببینم میتونم صورتشو ببینم یا نه
عزبز دلم درکت میکنم با تمام وجودم بمیرم برای دلت که میدونم چطور سوخت چطور جگرت سوخت منم تقریبا این کتابو خوندم پسر من ۱۶ روزش بود چقدر سوختم زجه زدم جگرم سوخت زمین نمیتونست من تحمل کنه نمیتونستم طاقت بیارم فقط تو خونه بیهوده میچرخیدم اونور اینور جای بچم گهوارش وسایلش داشتن دیوونم میکردم هروز میرفتم سر خاکش الان کمتر میرم هفته دو سه بار میرم التماس میکنم میگم تورخدا بیا بهم بگو جات خوبه آرومی درد نمیکشی ولی نمیااااااادددددد😭😭😭😭😭😭😭
بمیرم برات منم مثل تویباررفتم بیمارستانم بهم ریختم میلرزیدم
مطمئنم دل پسرم واسم تنگ شده😢😢امشب بدجوری دلم هواشو کرده دارم دیوونه میشم و اشک میریزم
مری توهم شدی امروزمن امروزتواتاق خودمومیزدم وسایلات کوجیغ میزدم دلم هواشومیکنه میفهمم چی میگی من ازفرداشب میخونم شایدبیادتوخوابم توبیداری که ندیدمش
اره برامن سیاه شده بود
مری تودیدیش؟
ترخدادعاکنیداین ماه حامله باشم اگه این ماه نباشم ضربه بدی میخورم التماس دعاازهمتون
