من میخوام همین کار رو کنم و مثل خودش باشم ، اما مدام مادر شوهرم میگه که اون بزرگته، تو باهاش خوب باش. تو احترام بذار و ....
وقتی میاد خونه مادر شوهرم، بی ادب حتی یک کلمه با من حرف نمیزنه 😡 اون وقت مادر شوهرم میگه تو باهاش مهربون باش، تو حرف بزن.
دیشب به مادر شوهرم گفتم که عروست از وقتی ما ازدواج کردیم، خودش دلش نمیخواد که بیاد و با خانواده باشه
دقیقا مثل شوهر من اصلا دارو نمیخوره باورتون میشه وقتی میخوام دارو بخوردش بدم تو امیوه میریزم بازم متوجه میشه میگه این یه طعمی داشتا بخدا همین فولیک اسید و این ویتامینارو باید پودر کنم بریزم تو ابمیوش اونم نفهمه بخوره اخر کی دستگیر شم خدا داند ، برم عرق کاسنی بخرم اونم مخلوط کنم البته اگه مزه بده میفهمه یک بلاییه، حالا خودشون بخورد مردم دارو میدن شبیه بعضیان که تجویزشون واسه بقیس خودشون هیچی حالا اسم نمیبرم خودتون میدونید کیارو میگم
تهرانم خونمون تقریبا نزدیکه قبلا نزدیکتر بودیم همش میرفت یه چیز بخره میومد سر میزد الانم دوریم ماشین میخوره تا خونمون هروز میاد دم خونمون بخدا خسته شدم دیگه، تن شوهر خودمم میخاره بهش گفتم بریم دورتر اما گفت من این محل دوست دارم.
بچه ها تعبیر خواب بلدید من وقتی دخترم بود یه شب خواب دیدم شوهرم سه تا انگشتر طلا بهم داده گذاشتم دستم تعبیرش میدونید چیه
