کلا خاهرشوهرم خیلی اذیتم میکنه حتی همسرم هم صداش دراومده ولی من وقتی با یکی قهرم دلم میخادبترکه
ول کن اگه اون کوچکتر از شوهرته باید بیاد عید دیدنی اومد اومد نیومد به درک مهم نیست
عزیزم ول کن مهم نیست
بزرگتراز منه ولی ازهمسرم کوچکتره.من میگم اگه ما از مسافرت اومدیم یاتو مسافرت بودیم یک مسیج هم میداد من بازچندروزبعدش بهش زنگ میزدم رابطه ها مثل قبل میشد
خوب وقتی اون آداب رو به جا نمیاره سر بزنه برادرش شما چرا بهش فکر میکنی
تو بزنگ حالا بگو زنگ زدم احوالپرسی بعد دیگه نزن تا اون بزنه
اره هر3روز نوبتی میزنگیدیم.خیلی پرمدعای
خودت دیگه زنگ نزن فکر میکنه تو اون جریان مقصر بودی و میخوای ماست مالی کنی کلا به روی خودتم نیار ایندفعه دیدیش هیچی رو هم توضیح نده اصلا شاید دلتون نمیخواسته ماشین بدین اون که طلبکار نبوده الانم واست مهم نباشه زنگ زدن یا نزدن اون شاید همینجوری زنگ نزده ناراحت نیس از دستت
اگر هم ناراحتی که باهات قهر نباشه یه بهونه جور کن بهش بزنگ که یعنی باهاش کار داشتی، سوالی چیزی بعدش دیگه نزن اون بزنه
سیما جون حرفات درسته بالاخره خونه یکی از اقوام پیش میاد همو ببینیم.احساس میکنم اگه زنگ بزنم بعد از این همه مدت طلبکارترمیشه
هرکی میبینش میگه چرا اینجوریه.حسوده عصبیه...
ولی هروقت به مادرشوهرم میزنگم زیادخوب حرف نمیزنه همش احساس میکنم ازم ناراحته که با دخترش رابطه ندارم
شوهرت رو تیکه بنداز که راستی فلانی نمیخواد عید دیدنی بیاد خونمون...اگه همسرت تیز باشه حرف رو میگیره
شوهرت رو تیکه بنداز که راستی فلانی نمیخواد عید دیدنی بیاد خونمون...اگه همسرت تیز باشه حرف رو میگیره
ببخشید پرت شدم بیرون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز