2777
2789
عنوان

میشه به من بگید چیکار کنم؟............

2460 بازدید | 13 پست
سلام ...دوستای گلم من چند وقت پیش تاپیک زده بودم در مورد همسرم و اینکه کارهاش باعث شده بهش شک کنم.......این چند وقته رو خوب بود تا اینکه همون کارهایی که من اون موقع بهش شک کرده بودم دوباره داره تکرار میشه به من بگین چیکار کنم دلم آروم بگیره.......به کسی هم نمیتونم حرفمو بگم.........

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


راستش امروز صبح بهم زنگ زد که یکی از دوستام باهام کار واجب داره شاید ظهر برم اونجا.نهار منتظرم نباش ........ببخشید دارم واضح صحبت مبکنم ....یه مدتی میشه که با من رابطه جنسی نداره الان دوباره نزدیک دوهفته است وقتی هم بهش میگم چرا اینجوری شدی میگه دلم نمیاد نکه حامله ای یه جوری میشم یه حالتی مثل عذاب وجدان.........پریروز حموم بود خیلی طول کشید گفتم چرا انقدر دیر اومدی بیرون گفت داشتم اصلاح میکردم .........در صورتی که اون دفعه که بهش شک کرده بودم هم همینجوری شدو بعدش تا 20 روز نیومده بود سراغ من ..........الانم بهم زنگ زد که کار دوستم زیاد نیست و زود برمیگردم .....حدود ساعت 3 میام خونه در صورتی که محل کار همین دوستش خارج از شهره و شوهر منم ماشین زیر پاش نیست و خودشم کارمند ......حالا نمیدونم بهم راست میگه یا نه ولی این شک لعنتی مثل خوره افتاده به جونم ................
گلم یا باید کاملا اعتماد کنی یا اینکه اگر شک داری مطمئن شی وگرنه شک بی مورد خیلی مخربه
روی هر پله ای که باشی خدا یک پله بالا ترست نه به خاطر این که خداست به خاطر این که دست تورا بگیرد
عزیزم اکثر اوقات حس خانوما درسته،منم مشکل تو رو داشتم،میدونم کار زشتیه ولی با چک کردن موبایلش کلی چیزا کشف کردم و خدا رو شکر قضیه به خوبی حل شد،حتما گوشیشو چک کن،ببین میزاره رو سایلنت یا نه،قسمت تماسها و پیغام ها و.....
امیدوارم که چیزی نباشه و خیالت راحت بشه...ولی اگه چیزی بود حتما با شوهرت در میون بذار و ازش توضیح بخواه البته با زبون خوش نه با دعوا و سرکوفت زدن...
سبز عزیز سلام من نمی دونم رابطه شما چه جوریه ولی منم وقتی باردار بودم شوهرم می ترسید یا مراعات منو می کرد هر وقتم می گفتم تو نیاز نداری می گفت نه چون استرس دارم اصلا نیاز احساس نمی کنم چون نگران تو و بچه می شم اعصابم خورد میشه الانم بعضی وقتها که استرس کاریش زیاده همینطوری میشه ولی من چون بهش اعتماد دارم و همدیگه رو دوست داریم حرفش رو باور می کردم برای همین می گم بستگی به رابطتون دارم ولی چون بارداری این فکر و خیالها و استرسها خیلی رو بچه تاثیر می ذاره اگه با هم راحتین حرف دلتو بهش بگو بذار بهت آرامش بده و تو این دوران که حساس هستی کنارت باشه
خدایا برای همه نعمتهایت شکر
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز