یه گنجشک کوچولو بوده که یه گوشه دنیا ریه میکرده بلند بلند
فرشته ها صداشو میشنون میان پایین ببینن چرا گریه میکنه؟
گنجیشکه به فرشته ها میگه من دیگه واسه خدا سجده نمیکنم توی دنیای به این بزرگی یه لونه داشته که خدا خراب کرد.اون بادو فرستاد تا لونم خراب شه به خدا بگید این همه بنده هاش برج میسازن مگه لونه ی من روی یه درخت کجای دنیای به این بزرگی رو گرفته بود؟؟؟؟