2777
2789
خدا صبر بده.
مامان من 33سال پیش برادر 25سالش را از دست داده.اونم وقتی فارغ التحصیل شده بوده و داشته برمیگشته شهرشون...هنوز مامانم یک آه هایی میکشه که دلم کباب میشه..اما به هر حال گذشت زمان صبورترتون میکنه.اما بدون هرچی هم به عنوان خواهر بهت سخت بگذره ...مامانت خیلی خیلی بهش سخت میگذره.حواست بهش باشه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



نفیس جان منم با هات هم دردم فقط میتونم بگم که گذشت زمان کمی آرومتر تون میکنه.اونم بیشتر شما رو
مامان من هنوز هم بعد 19 ماه اروم نشده.نکه بگم مثل 40 روز اولها ولی هر لحظه و هر ثانیه با یاد داداشم زندگی میکنه
و به خاطر ما ها خیلی بروز نمیده ولی خب کاملا مشخصه
فقط این رو بگم تا 40 روز اصلا توقع آروم شدن نداشته باش
و اینکه از کسی مثلا شوهرت بخواین که همه وسایل مربوط به برادرت رو جمع کنن و اونهای که قابل بخشیدن ببخشن و بقیه رو رد کنن بره
هیچی از وسایل برادرت رو نذارین خونه بمونه هم واسه مامان خوب نیست و هم واسه برادرت
چون بالاخره که مامانت میره خونه خودش
و هر زمان که گریه داشتین گریه کننین اصلا جلو خودتون رو نگیرین
برادرم من توی یه تصادف مسخره و عجیب واسه همیشه رفت

فقط بگم که خود پلیس هم توی کشته دادن همچین تصادفی مونده بود
دو روز پیشم تولدش بود
اگه بود باید شمع 27 رو فوت میکرد
به قول یکی از دوستان در تمام شادیهای کل خانوادمون نبودنش محسوسه
.
گدشت زمان گدشت زمان
وای نفیس جونم ایشالا بحقه صاحبه اسمش که خودش همیشه و همه جا شفاعتشو بکنه
منم فقط یه داداش دارم خواهرم ندارم اگه زبونم لال خدا ازم بگیردش میمیرم دارم شر شر اشک میریزم خدا به خودتو مادرت صبر بده
نفس مامان 5 آبان بدنیا اومد و معنی زندگی رو به ما فهموند
مرسی از همه دوستان...........میام و پستاتونو میخونم..............خیلی ممنون از شماها که بهم تسلای خاطر میدید.....

مامان ام پی تری جان عزیزم شما مثل اینکه بد متوجه شدی یا من طوری گفتم که شما بد متوجه شدی........من نگفتم که بدم میاد از اینکه کسی بهم تسلیت بگه.............منظورم این بود که خیلی برام غریبه........اینکه تا دیروز همه میگفتن ایشالا عروسی برادرت........حالا میگن خدا برادرتو بیامرزه..........گفتم اینو بیشتر دوس دارم..........یعنی دوست دارم هنوز زنده بود و عروسیش میشد نه مراسم خاکسپاریش...........خیلی ممنون که اومدی.........

دل من و مامانم هم به همین تسلاها خوشه........که اطرافیون بهمون میدن والا اگه کسی چیزی حرفی نزنه که ما میمیرم.......

فرخنده جون ممنون...............

دریا جان خدا نگذره از باعث و بانیش..........خدا با بهترینها همنشین کنه برادرتو............

نابی جان خدا حفظ کنه برادر عزیزتو.............داشتن برادر خیلییییییییییییییییییی خوبه که متاسفانه خدا این خوبی و ازم گرفت....................
دکتر فتح سامی 15 بهمن
nabiجون مرسی گلم.........دعاهای شما واسه مامانم خیلی لازمه......هنوز حالش خوب نیست....دکتر بهش قرص آرامبخش داده ولی نمیخوره........میگه اگه بخورم پسرم از یادم میره.........رفته همه رو ریخته توی دستشویی...بچه هم که نیست به زور بدیم بهش....من و همسرم هم اصلا بهش سخت نمیگیریم...گفتیم دوست داری بخور...دوست نداری نخور...حتی دکتر به منم آرام بخش داده قرص.....گفت تا 2 ماه بخور هرشب....

امیدوارم هیچکی غم نبینه...اونم غم جوون....اونم غم برادر............خیلی سخته........هر روز که میگذره سخت تر میشه..........دیگه گریه اذیتم نمیکنه..........دلتنگی داغونم کرده.............هیچی یادشو از ذهنم پاک نمیکنه.........

بچه ها دوستان مامان های گل.........برام دعا کنید............
دکتر فتح سامی 15 بهمن
نفیس جان بهتری عزیزم
ایشاله خدا به مادرتم صبر میده فقط گذشت زمان میتونه کمکتون کنه
نه این که فکر کنی از یاد میره
نه فقط دیگه به نبودش عادت میکنی
دیگه چشمت به در و گوشت به تلفن نیست
انتظار شب جمعه رو میکشی بری سر مزارش براش قران بخونی تا هم دلت خودت اروم شه هم روح برادرت

این روزها هم میگذره شاید خیلی سخت باشه ولی سال دیگه این موقع خودتم باورت نمیشه این یک سال چقدر زود گذشت

مواظب خودت باش دوست عزیز
دفتر آشپزی های من http://cafebanoo.niniweblog.com/
نفیس جون فقط همینو میتونم بگم که خدا صبرتون بده
همونطوری که به من داد منم داداشمو از دست دادم
واقعا که خیلی سخته سختر ازاونی که فکرشو بکنی
داداش من یکسال ونیم پیش رفت .ا
هر چی بگذره سختره جای خالیشو بیشتر حس میکنی.
منم هنوز که هنوز بدم میاد کسی بهم تسلیت یا خدابیامرزی بگه ولی چاره ای نیست باید قبول کنیم .
چون این تقدیر خانواده های ماست.
من فقط همیشه اهنگهایی که داداشم دوست داشت گوش میکنم اینجوری خیلی اروم میشم.
خدا بهتون صبر بده.
امروز 35 روزه که نیستی..............از ناراحتی به عصبانیت رسیدم..........ای خدااااااااااا.......چرا به این سادگی و مسخرگی باید بمیره داداش من..............به خدا نمیتونم هضمش کنم...................خدایا...........................
دکتر فتح سامی 15 بهمن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   دخترپاییزی8608  |  3 ساعت پیش
توسط   مهدیهامو  |  5 ساعت پیش