من مادر بدی هستم خودم وقتی بزرگ شدم خیلی از مادرم تنبیه جسمی میشدم .وقتی بچه بودم تحت هیچ شرایطی درکش نمیکردم الان که ازدواج کردم و بچه دار شدم کمی درکش میکنم شرایط سخت زندگی رو ولی دلیل قانع کننده ای برای تنبیهاش نیس من یه دختر ۲ساله دارم که از لحاظ روحی حساسه دقیقا دخترم شده جای بچگی های من و من شدم مادرم ولی خوب من شاید ۲درصد رفتار تربیتیم به مادرم رفته دخترم خیلی شیطونه بعضی وقتا خیلی عصبی میشم از دستش کنترل خودمو از دست میدم کمی تنبیه اش میکنم ولی بعد تنبیه خودم میمیرم چون هم به زمان گذشته خودم برمیگردم هم حس دخترمو درک میکنم هم غذاب وجدان میگیرم بعدش که دخترم ازم دوری میکنه میخوام بمیرم همش میترسم شبیه مادرم شم نمیخوام دخترم مثل من عذاب بکشه
این موضوع داره مثل یه خوره منو میخوره نمیدونم چیکار کنم هم خوب بشم هم رابطه مو با دخترم خوب کنم دارم واقعا از اینکه مادر بدی هستم عذاب میکشم لطفا راهنمایم کنیم