سلام من دیروز رفتم خونه ی بابام و استراحت کردم. اما از نظر روحی بهتر نشدم. دیشب دیر وقت برگشتیم.
صبح کمی دیرتر بیدار شدم پوشک یکی از بچه ها رو باز کردم و یه لحظه رفتم تو اتاق دیگه یه کاری انجام بدم تا برگشتم دیدم پسرم همه جا پتو و دو تا موکت رو قهوه ای کرده. 😭
شیر اب حیاط شکسته نمیدونم چطور بشورمشون. 😭
ظاهر خونه افتضاحه غذا هم اماده نیست. ☹️
بچه ها من به شدت کندم کاش بتونم سریعتر کارهام رو انجام بدم. کاش ...😪
لیست کارهای امروزم:
اول صبحونه به پسر بزرگم بدم
همین الان پوشک قل دوم رو عوض کنم
یه فایل ضروری برا کسی ارسال کنم
جمع رختخوابها
مرتب کردن ظاهری خونه
به همسرم پیام بدم یه شیر اب برا حیاط بگیره
شستن پتو
شستن دو تا موکت
ماهی در بیارم برا ناهار
شستن ظرفها
شستن لباس با دست
شستن لباس با ماشین
ناهار و شام برای دوقلوها
شام گوجه و سیب زمینی برا خودمون، سمبوسه برای پسرم
نیم ساعت بافتنی( چرا واقعا چرا کلاس ثبت نام کردم🤦🏻♀️)
تو یه دفتر بنویسم چکار کنم حال بدم بهتر بشه. کاش میشد خودم رو بندازم دور و از اول بسازم. 😭
اه قل اول که همه جا رو قشنگ قهوه ای کرد همین الان از خواب بیدار شد. 😪
شب باید بیام گزارش بدم.