ببین عزیزم گوشت کبابی میخواین و سیخ های کوچیک مخصوصش که هم فلزی ش هست و هم چوبیش
کف ماهیتابه اول پیاز خلالی میکنین در حدی که کف ماهیتابه یه ردیف بگیره
بعد توی سیخ ها به ترتیب یه دونه گوشت یه پر پیاز یه قاچ فلفل یه دنبه کوچیک میکنین معمولا تو هر سیخ سه تا پر گوشت جا میشه و یه دنبه
سیخ ها رو روی پیاز ها ی ماهیتابه میچینین بعد بهش زردچوبه و فلفل میزنین
بعد روشون یه لایه گوجه حلقه حلقه شده می چینین
در ماهیتابه یا قابلمه میزارین رو شعله خیلی کم اگه باشه تا دوساعت نیاز به آب نداره خودش حسابی آب میندازه بعد یه دوساعت رب و نمک میزنین و غلظت سسش رو با آب جوش تنظیم میکنین
و در کنار پلو نوش جان میکنین
راسی عزیزم
من حداقل چهار ساعت بهش زمان پخت میدم
و خب اگه تعداد سیخ ها بیشتر باشه و دو لایه بچینین مثلا باید حواستون باشه که یهو نسوزه و احیانا اونموقع ۵ الی ۶ ساعت زمان بدین
من امروز جای همگی خالی شیش تا سیخ درست کرده بودم از ساعت ۹.۳ تا ۱.۳ بعد از ظهر حسابی نرم شده بود و البته با گوشت گوسفندی ما میپزیم
سلاااام بچه ها😍 خوبین؟
من دیر اومدم ولی بالاخره اومدم. طبق معمول شب ها موقع گزارش دادن از شدت خستگی خوابم میبرد😅
آقا پریشب یهووو خانواده همسرم گفتن که پنجشنبه میان خونمون. حالا خونه بهم ریخته، نیازمند خرید، پنجشنبه هم که روز کاری بود... همون شب یه مقدار خرید کردیم
🌱صبح پاس گرفتم و دیرتر رفتم سرکار تا مقدمات غذارو آماده کنم
🍀یه دوش گردن به پایین سریع گرفتم و رفتم سرکار
🌱اندکی از دست همکارم حرص خوردم😬😂
🍀واااای که رسیدم خونه هم خسته بودم هم سردرد هم دخترم بشدت بهونه میگرفت، خیییلی هم کار داشتم، یه لحظه فکر کردم بگم فرداشب بیان ولی شیطونو لعنت کردم.
🌱نمازمو خوندم
🍀یه کم دراز کشیدم ولی استرس امونم نمیداد. (میدونم احمقانه ست😔)
🌱مسکن خوردم و افتادم به جون کارها. اول کشک بادمجون و الویه رو آماده کردم گذاشتم کنار.
🍀گازو پاک کردم
🌱یه سری ظرف شستم و یه سری تو ماشین چیدم
🍀خریدها مرتب و جابجا شد
🌱روی کابینت ها مرتب و دستمال کشی شد.(خیلی طول کشید)
🍀اتاق ها از دم مرتب شد
🌱هال و اتاق ها گردگیری شد
🍀جارو کردیم
🌱سرویسو شستم
🍀لباسهای شسته شده تا شدن رفتن تو کشوها
🌱میوه شستم و چیدم
🍀خرما شستم
🌱سالاد ساختم😊
🍀ظروف پذیرایی و شام آماده شد. و پر شدنی ها پر شدن.
🌱با دخترم رفتیم حموم
🍀آماده شدیم
🌱از مهمونا پذیرایی کردم
🍀این وسط نمازمو خوندم. (قبلش ازشون عذرخواهی کردم که تنهاشون میزاشتم)
🌱حین پذیرایی روی الویه و کشک بادمجونا رو تزیین کردم
🍀شام خوردیم و با همکاری هم جمع کردیم
🌱باهم عکس های چندسال پیشو دیدیم یاد عزیزی رو کردیم که تازه از بین ما کاملا ناگهانی رفتن😔
✅زندگییییی خیلی کوتاه و بی ارزشه. واسه همین من از سیاست های نادرست مادرشوهرم که مثلا اهل تشویق و تشکر و کمک و این چیزا نیست ناراحت نمیشم🤣🤣🤣
درکل خداروشکر خیلی خوش گذشت همه چی خوب بود. و از همه مهمتر اینکه بعد از رفتن مهمونا خونه دسته گل بود😍😍
بچه ها من دیروز تمرین کردم که وضعیت خودم و اهل بیتم و خونه و پذیراییم هرچی هست بپذیرم واصلا بخودم ایراد نگیرم. چون اگرچه همه چی صد درصد مطلوب نبود ولی این کل توانایی من واسه مهمونداری بود💪😊
ان شااالله خدا بخواد امروز چندتا کشو و کابینت رو مرتب میکنم. و باید یه مطلب درسی رو مطالعه کنم
خیلی التماس دعا🙏
سلام عزیزم
خدا قوت خیلی هم عالی به این توانمندی و مدیریتت
منم همینم میگم فدای سرم مگه خونه بقیه همه چی عالیه؟ نه
مهم خوش گذشتنه هنوز که هنوزه خونه مادرشوهر ها و مادرای خودمون هم گاهی غذا خیلی خوشمزه ست گاهی هم مثل همیشه نیست
من اتفاقا اخیرا برا مهمونام سعی میکنم هربار یه غذای جدید رو بپزم تا قلقش دستم بیاد
مهم اینه خودمم از آشپزی کردنم لذت ببرم و چالش جدیدی رو تجربه کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز