سلام صبحتون بخیر چه صبح دلانگیزی 😊🌺♥️
گزارش دیروز من
خونه تکونی داشتیم چه خونه تکونی 🤭🤭
ساعت ۵:۴۵ دقیقه مثل همیشه بیدار شدم دوش گرفتم. ،آرایش کردم
آخ نمیدونین چقدر دلم میخواست موهامو ببافم
خلاصه موهامم بافتم 💅💅💋👄
صبحونه آماده کردم همسرجان و هدیه های خدا که بهم داده رو بیدار کردم ، صبحانه خوردیم
لباس بچه هامو عوض کردم و موهاشون رو شونه کردم 👩❤️👨
نهار درست کردم با ی سالاد شیرازی اصیل 🥗😋
زنگ زدم ب قالی شویی و اومدن قالی هامون رو بردن
چندتا روفرشی داشتم بردن
منم پرده ها رو بازم کردم شستم 🌺🌺
سه تا پتو شستم ☺️
حیاط بخاطر اینکه پتو اینا شستم کثیف شده بود حیاط هم شستم 😍🥰
خلاصه اومدم داخل خونه ظرف های صبحانه رو شستم
کابینت و کل سرامیک آشپزخونه رو با شامپو فرش دستمال کشیدم 😍
شد ساعت ۱۳:۰۰که همسر جان اومد خونه و نهار خوردیم 😋🍝🥗
بچه ها رو خوابندم و ظرف نهار شستم
خودمم اومدم بخوابم یچیز یادم اومد که شب تولد شوهر جان هست یادم رفته بود 🤫😔
سریع زنگ برادر شوهرم زدم که ی کیک بذار کنار برام برادر شوهرم قناد هست🎂🎂 💃
زنگ خواهر و برادرهای شوهرم زدم گفت شب تولد همسر جان هست برید خونه مادر جون پدر جون اونجا تولد بگیرم قالی ها رو دادم قالی شویی 🤫
دیگه کار من شروع شد بلند شدم سالاد الویه و سالاد ماکارونی پرست کردم برای شام که ببرم برای تولد 🥣🫕
ژله درست کردم ☺️
رفتم میوه خریذم🥝🍏🥭🍊
بچه هامو آماده کردم فکر کنم شد ساعت۱۷عصر که من زنگ شوهرم بدم گفتم ما میریم خونه پدر جون
خدارو شکر شوهرم ماشین رو نبرده بود راحت رفتیم 🤭😁
خلاصه جای همه دوستان خالی تولد شوهر جان هم ی خوشی تموم شد 💃🎂🌺🎂💃🎊🎉🎊🎉
این بود از دیروز من 😍😍
.روزتون خوش خوشگل خانوم ها 😘😘😘