2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2045039 بازدید | 88247 پست
بابت سه خط آخر بی نهایت برات خوشحالم 😆😆😆😅

🤣🤣🤣

نمیدونی چقددددر خداروشکر کردم اون لحظه😬😬😬

رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند. 🇮🇷 چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



راستی یادم رفت بگم یک شب هم شام رفتیم خونه مامان‌بزرگ همسر مهمونی کربلاییشون، به جای سوغاتی برامون ا ...

خدا باهات بوده 😂😂😂

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

این مدت تغییرات بنیادین در زندگی کاریم اعمال کردم، امیدوارم به بهترین شکل پیش بره،  تصمیمی که باید سالها پیش اتخاذ میشد و مسیرم رو مشخص میکرد و به شکلهای مختلف به تعویق میفتاد رو بالخره عملی کردم،  تغییر سختی بود،  خیلی سخت،  خیلی خیلی سخت😁، مثل پیله شدن و بعدش پروانه شدن

یسری جملات و مفاهیم رو گاهی خیلی سطحی درک میکنی، چون تصوری ازش نداری، ولی من تو این دو هفته اخیر مفهوم تغییر و پیله شدن و بعد پروانه شدن رو با پوست و گوشت و خونم حس کردم، بهم سخت گذشت چون تصمیمم خیلی تاوان داشت، گذشتن از خیلی دستاوردهام رو میطلبید، ولی برای دست یافتن به اهداف مورد علاقه م باید از یه چیزایی میگذشتم و خوشحالم که تونستم بگذرم. 

وموفق شدم، از پسش براومدم، جرئتش رو به خودم دادم و تصمیمم رو گرفتم و تغییر رو رقم زدم. امیدوارم بتونم مسیر جدیدی که در پیش گرفتم رو با قدرت پیش ببرم تا به اونجایی که دوست دارم برسم، ممنون میشم برام دعای خیر کنین دوستای مهربونم🥰🥰


این چند روز یسری کارهای عقب مونده انجام شد

برای علی جون کیف خریدیم، کفش داره ولی دلم میخواست بریم برای دوتاشون کفش جدید بخریم، فعلا که زمانمون کم بود و نشد، انشالله طی چند روز اینده بتونیم بریم دوباره خرید. 

لوازم تحریر علی جون تقریبا کامله،  یبار دیگه البته باید برم چند تا وسیله کوچولو بخرم. 

لباس فرمش رو رفتم تحویل گرفتم

انشاالله شنبه روز شروع سال تحصیلیشونه،  با پرستار هماهنگ کردم بیاد پیش مهدی بمونه تا خودم علی جون رو ببرم برای جشن و باهم برگردیم، خدارو هزار بار شکر سرویسش هم هماهنگ شد،  دغدغه بردن و اوردنش رو داشتم که خداروشکر حل شد. 

این از علی قشنگم. 

دیشب هردوشونم بردیم ارایشگاه و پسرای خوشکلم اماده سال تحصیلی هستن، هرچند اقای مهدی خونه تشریف دارن و جایی نمیرن هنوز براشون زوده جایی برن😁. 

لباسهایی که برای بچه ها خریده بودم رفتیم تحویل گرفتیم

گوشت گرفتیم خودمون چرخ کردیم بقیه شم خورشتی و ابگوشتی بسته بندی کردیم که کلی زمان گرفت ولی برای چند هفته خیالم راحت شد. 

دسته جارو برقی باز شکست🥲،  باید ببریم درستش کنیم. 


امروز سرکار بودم،  کارم زودتر تموم شد منم اومدم بیرون تو خیابون محل کارم یه گشتی زدم،  دلم یه خرید الکی میخواست،  رفتم تو یه فروشگاه لباس و برای خودم یه شلوارک خریدم. 

یه دونه اتود هم خریدم که مغزش، مغز مداد بود ینی به ضخامت مغز مداد، بامزه بود. 


بعد نهار میخواستم بخوابم که مهدی بیدار شد و نذاشت بخوابم. چایی گذاشتم تا خوابم بپره و برم سراغ ادامه زندگی. 


در ادامه: 

ماشین روشن کرده بودم،  لباساشو پهن کنم و یسری دیگه ذوشن کنم

چایی بریزم بخورم

دفتر برنامه ریزیمو بیارم و کارهامو شروع کنم

احتمالا امشب میریم خونه پدر همسرم دیدن جاری جان. لباسهای مهمونی مون رو اماده کنم. 

یادم باشه شب سی دی ویندوز ده رو از دختر خواهرشوهرم بگیرم

باید ویندوز لبتابمو عوض کنم. 👌👌. 



خیلی کار عقب مونده داریم باید لیست کنم کم کم انجام بدیم

برم به کارام برسم باز شب میام گزارش مینویسم. 

به احتمال زیاد یه خونه تکونی پاییزه لازم دارم❤️ آرایشگاه باید برم❤️ آمپولم باید بزنم❤️ کلینیک زیب ...

سلام خوشحالم که سایت مجددا فعال شد

آوین جون جسارت نباشه خیلی کاراتون زیاده بهتون فشار نمیاد

کما اینکه کار بیرون هم چند تا دارین خدا قوت بهتون

کارایی که دارین رو میشه بگین چیا هست کلینیک تون راه افتاد

منم این چند وقته که اینترنت قطع بود یه خونه تکونی کردم

کلی کتاب خوندم و واسه بچه ها وقت گذاشتم

دو مدل مربا درست کردم یه برنامه ریختم واسه خوندن درس هر چند اطرافیانم میگن دیره اما استارتشو زدم

زبان هم میخونم

به فکر یه کسب و کارم (یا عطاری یا لوازم التحریر) البته واسه مربیگری یه مهد هم پیشنهاد دارم اما حقوقش کمه

آموزش ارز و بورس رو هم دارم میخونم ببینم چطوریه

سلام برنامم برا امروز 

تمام ظرفای دیشب به کوهی بود برا خودش شسته شد 

نهارم دارم 

گازم تمیز کردم 


با پسرم درس کار کنم 

زبان بخونم‌

خواهرزادم میخواد بیاد خونمون اون بیارم 

نهار گرم کنم و متعلقاتش  

ظرفاش بشورم 

برم خونه ی مامان بزرگم  

تخت و اتاق خوابم مرتب کنم 

شام بخوریم و ظرفاش بشورم 

دیگه همینا 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
سلام خوشحالم که سایت مجددا فعال شد آوین جون جسارت نباشه خیلی کاراتون زیاده بهتون فشار نمیاد کما ای ...

سلام،بله کارم خیلی زیاده قبول دارم😅ولی خوب برای رسیدن به هدف هام نیاز به پول زیاد دارم😅و پول زیادم برای کسی در سن و سال و موقعیت من با تلاش زیاد بدست میاد❤️

کلینیک موافقت اصولی گرفتیم در حال تجهیز هستیم تا پروانه مون بیاد،کار دوم در حوزه پوشاک هست،به کار املاک هم علاقه دارم تلاش میکنم راهمو به این مسیر باز کنم

یه عالمه بادمجون چیدم و پوست کندم و ریزشدن و سرخ شدن و رفتن فریزر❤️ یه عالمه گوجه چیدم،رسیده هاش با ...

سلام آوین جون کدبانو

ببخشید چطوری عرق نعنا درست میکنید؟

قامت ببندرعنای من!قامت ببندای قیامت قامت من!قامت ببندودمی دربرابردیدگانم بایست ای همه ایمان همه عشق همه خوبی!می دانی این روزهاچه می گذردبه سراپرده محبت تو؟دلم رامی گویم همان که بی تاب توست,همان که تک درختش خواستی که تنهااوباشدواسمانش تو!ای خوش ترین بهانه ماندن!ای ارزوی ارزوهایم,ای رضوان بهشت جاودانم!بیا!بیاومرابه خدمتی بگمار!بیابگواب عاشقی بردستت بریزم!بیابگوبخوان,بخوانم!بگوبگردبگردم بگوبمیر,بمیرم!اماای داغ توبردل!اگردربیداری نمی توانم بیابمت به خواب وخیالی هم ازتوقانعم!مگردررویاببینمت ای دست نیافتنی ترین نایافته!من اگرغرق گناهم بادلم که اکنده ازیادتوست چه می کنی!باچشم هایم که دریادریاگریسته است چه می کنی؟باسینه ام که شرحه شرحه زخمی فراق است چه خواهی کرد؟مگردرهجران دیگری سوخته ام؟!حسرتابرحسرت جاویدمن حسرت که دمی بی حسرت نزیستم!حسرت برروزگارجوانی که درغمت گذشت!نمی دانم اگردیدارت نصیبم نشوددلیلم برای زنده بودن چیست؟امامولایم ای همه امیدم!توامروزبهانه گریستنم هستی وفردابهانه بودنم!امامن نمی دانم بدون توکدام صراط مستقیم رابیابم!نگران ان جمعه ای هستم که دلم برای تونگیرد!می دانی انسانهادیرباورندوزودرنج واگرتوسراغم رانگیری می گویم اونیزمرافراموش کرده است مرادریاب پیش ازانکه ازدست بروم
سلام آوین جون کدبانو ببخشید چطوری عرق نعنا درست میکنید؟

گلم هم با دستگاه عرق گیر میشه و هم با روش سنتی

روش سنتی نعناع ها رو که شستید و ابش خشک شده با شاخه هاش که تازه هستن داخل یه قابلمه بزرگ میذارید،روش رو مقدار کمی اب میریزید اب تصفیه بریزید عرق بهتری میگیرید،وسط نعناها یه کاسه استیل یا روحی میذارید،زیرش رو کم میکنید،قابلمه که داغ شد،درش رو برعکس میکنید هر ده دیقه یبار یخ میریزید رو در قابلمه،اروم اروم با حرارت کم حدود دو ساعتی طول میکشه،بعدم عرقو صاف میکنید و داخل شیشه میریزید و داخل یخچال نگه داری میکنید

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام خوبین کد بانو ها ، 

ان شاءالله حال دلتون‌خوب باشه .

چقدر دلم تنگ شده بود واسه همتون 🥺🥺🥺🥺🥺🥺😍😍😍

امروز یه عالمه کار داشتم داشتم پیش خودم میگفتم کاش سایت باز بود میتونستم گزارش بدم .  چقدر خوب که دوباره کنار هم جمع شدیم .😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️❤️

گلم هم با دستگاه عرق گیر میشه و هم با روش سنتی روش سنتی نعناع ها رو که شستید و ابش خشک شده با شاخه ...

به روش سنتی میخاسم ممنون ک توضیح دادید    

قامت ببندرعنای من!قامت ببندای قیامت قامت من!قامت ببندودمی دربرابردیدگانم بایست ای همه ایمان همه عشق همه خوبی!می دانی این روزهاچه می گذردبه سراپرده محبت تو؟دلم رامی گویم همان که بی تاب توست,همان که تک درختش خواستی که تنهااوباشدواسمانش تو!ای خوش ترین بهانه ماندن!ای ارزوی ارزوهایم,ای رضوان بهشت جاودانم!بیا!بیاومرابه خدمتی بگمار!بیابگواب عاشقی بردستت بریزم!بیابگوبخوان,بخوانم!بگوبگردبگردم بگوبمیر,بمیرم!اماای داغ توبردل!اگردربیداری نمی توانم بیابمت به خواب وخیالی هم ازتوقانعم!مگردررویاببینمت ای دست نیافتنی ترین نایافته!من اگرغرق گناهم بادلم که اکنده ازیادتوست چه می کنی!باچشم هایم که دریادریاگریسته است چه می کنی؟باسینه ام که شرحه شرحه زخمی فراق است چه خواهی کرد؟مگردرهجران دیگری سوخته ام؟!حسرتابرحسرت جاویدمن حسرت که دمی بی حسرت نزیستم!حسرت برروزگارجوانی که درغمت گذشت!نمی دانم اگردیدارت نصیبم نشوددلیلم برای زنده بودن چیست؟امامولایم ای همه امیدم!توامروزبهانه گریستنم هستی وفردابهانه بودنم!امامن نمی دانم بدون توکدام صراط مستقیم رابیابم!نگران ان جمعه ای هستم که دلم برای تونگیرد!می دانی انسانهادیرباورندوزودرنج واگرتوسراغم رانگیری می گویم اونیزمرافراموش کرده است مرادریاب پیش ازانکه ازدست بروم

سلام دخترا من یه گزارش تا الانم بدم و برم به بقیش برسم😁

صبح پاشدم،تخت مرتب شد،شارژی شد❤️

چای ساز رو شستم و چایی دم کردم❤️

مصرف چایی ام رو کاهش دادم و راضی ام❤️

صبحانه خورده شد و وسایل اش جمع شد❤️

یه عالمه قابلمه و ابکش و لگن از پروسه تهیه رب و ماست جا مونده بودن که شسته شدن و سرجاشون😁

یه لباس نیاز بود با وایتکس شسته بشه،شستم و فرصتش پیش اومده بود استکان ها رو هم برق انداختم،دو ماهی بود میخواستم انجامش بدم😅

سینک برق افتاد❤️

سرویس رو شستم❤️

سطل ها خالی شدن و اشغالا رفتن بیرون❤️

کل خونه رو جارو شارژی زدم و زدمش شارژ❤️

ماشین ظرفشویی خالی شد،ظرف های تمیز رفتن سرجاشون و ظرفای کثیف دارن چیده میشن که شب بزنم😁

پلو درست کردم با ماهی از قبل مزه دار شده خورده شد😁

از مصرف ماهی ام در دو ماه گذشته بسیار راضی ام❤️

زعفرون سابیدم❤️

پوست نارنگی ریز کردم گذاشتم خشک بشه❤️

واسه امشب کیک مرغ درست کردم اضافه های نون تست رو گذاشتم خشک شه پودر سوخاری کنم❤️

جاکفشی جدیده رو تمیز کردم،تو کابینتی ندارم براش باید برم بخرم🤪کلا یه پلاسکو باید برم،پول براش بذارم کنار❤️

ماست هایی که زده بودم رفتن یخچال❤️

از مصرف میوه و سبزیجاتم راضیم❤️

کانتر رو تمیز کردم❤️

یسری هویج داشتم،پوست کندم گذاشتم تو اب❤️

بیرون یخچال و مایکرو رو تمیز کردم❤️

یسری وسیله لیست شن برای دیوار و یسری وسیله برای انباری🧚‍♀️

یسری اتویی دارم🧚‍♀️

ماشین لباسشویی روشن کنم🧚‍♀️

کتونی هامو بشورم🧚‍♀️

حموم کنم و حموم رو بشورم🧚‍♀️

برم ارایشگاه🧚‍♀️

برم باشگاه تایم هاشو بپرسم🧚‍♀️

فردا کلاس اموزشی دارم❤️

اول برم تمرین کنم برا کلاسم و بعد به بخشی از این کارها برسم❤️


شبتون به عشق خوشگلا .

گزارش امروز 

ساعت ۸ و نیم بیدار شدم 

صبحانه حاضر کردم دخترم رفت نون گرفت (در جهت مستقل شدن ،البته من خیلی میترسم ولی باباش میگه اجازه بده تجربه کنه و به ترست غلبه کن 🤕)

صبحانه خوردیم و جمع کردم 

یه اتفاق خیلی خاص و خوب برام افتاده که بیش از اندازه از خدای مهربونم سپاس گذارم اصلا فکرش رو نمیکردم ولی شد اونچه که دلم میخواست 😍خدایا شکرت که هوامو داری 😘

یکم سرگرم اون اتفاق خاص بودیم 😅😂 میخوام تا عملی شدن کاملش چیزی نگم ببینم میتونم 😂😂😂(لوس هم خودتونید 😜)

یسری وسایل میخواستم رفتیم مغازه بسته بود برگشتیم دو تا بزرگا با باباشون رفتن کارگاه دوچرخشون رو تعمیر کنن . 

منم خونه رو تمیز کردم 

ظرفهای کثیف شسته شد و بعد از خشک شدن گذاشتم سر جاشون .

چدنهای گاز رو شستم .

گاز رو تمیز کردم ،روی کابینت ها رو مرتب کردم و دستمال کشیدم .

سرامیکهای بین کابینتها و پشت گاز و سینک رو تمیز کردم .

دو بار لباسشویی روشن کردم و لباسها رو پهن کردم .

کف اشپزخونه رو شستم و فرش و قالیچه هاشو تکوندم و پهن کردم 

یخچال و گاز و لباسشویی و دستمال کشیدم .

کتری رو شستم و سیم زدم (دفه قبلی برقش انداخته بودم دو روز پیش رفته بودم جایی  همسرم یادش رفته بود خاموشش کنه سوزونده بودش 🥲هر کاری کردم دیگه تمیز نشد 😭)

ناهار گرم کردم خوردم و جمع کردم .

اتاق ها رو مرتب کردم  کار متفرقه زیاد بود .

گردگیری کامل خونه   و جارو برقی اساسی به کل خونه زدم 

ما بینش هم قهوه دمیدم و خوریدم .

اقا میثم هم تا میفهمه من میخوام اساسی کار کنم اذیت میکنه 

یعنی مدام در رفت و امد بودم 😬☹️

زبان خوندم (ولی به این نتیجه رسیدم‌که باید یه راه اصولی انتخاب کنم چون خیلی دوست دارم یاد بگیرم ولی اینطوری نمیتوانم 😪)

تو این مدت کتاب تربیت بدون فریاد رو ادامه میدادم .

زبان رو گاهی میخوندم ولی اکثرا بخاطر اینکه نمیتونم خوب یاد بگیرم پشت گوش مینداختم که دلیل موجهی نبود و از خودم خیلی ناراحتم‌☹️

کتاب من ادواردو نیستم هم خوندم .

شام هم داریم .(یعنی من گازم که تمیز میشه تا یه مدت حکومت نظامیه 🤣

 سرخ کردنی نداریم اگه هم باشه با شعله بسییییییییار کم 😑 و تو این مدت با همسرم بحثمون میشه سر غذا🤣🤣 چون اکثرا بخار پزشون میکنم ) البته من کلا گازم در حد زیاد کثیف نمیشه اکثرا با یه دستمال نمدار پاک میشه ولی چدنهاش که یه لکه روغن روش میفته میره رو مخم با مایع ظرفشویی و تاید هم پاک نمیشه باید شوینده قوی بزنم که اونم باید احتیاط کنم و زود به زود مقدور نیست .

خلاصه اینکه خیلی پرحرفی کردم تا درودی دیگر بدرود 😅😅😁

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز