2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2045226 بازدید | 88264 پست

اسیِ این تاپیک هنوز هستن تو نی نی سایت ؟

سوال شد برام

❤ تاپیک 💪مانکن های زیبا💪 ❤ سرگروه خزان_نارنجی ❤ زیر گروه قرمز ❤ وزن اول ۸۵ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ شروع ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ ❤ استارت شروع دوم ۱۹ آبان ۱۴۰۱ ❤ وزن شروع ۷۶ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ تاریخ شروع مصرف قرص امشب ۱۹ آبان ۴۰۱ 😅❤ یعنی یادم می مونه ؟ 😅 یه شب در میان 😅❤

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام دوستای عزیزم

صبحتون بخیر و شادی ان شالله

من این چند روز تعطیلی تا دیروز کلا مهمون داشتم و خونمون کلی ریخت و پاشه

امروز ب امید خدا برنامم تمیز کردن اتاقها و سرویس بهداشتیه+ کارهای روزمره همیشگی

پایان روز میام اعلام نتیجه میکنم

فعلا خدانگهدارتون

میشه لطفا یکی از دوستان گل سرخ رو توضیح بده

تمرین یه کتابه 

برای اینکه ذهنت رو متمرکز کنی و به یه چی تمرکز کنی ، تو حال زندگی کنی ، نه با افکارت 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
اسیِ این تاپیک هنوز هستن تو نی نی سایت ؟ سوال شد برام

گاهی میاد سر میزنه 

اخرین بار فکر کنم پارسال اومد 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
گاهی میاد سر میزنه  اخرین بار فکر کنم پارسال اومد

ممنون عزیزم

❤ تاپیک 💪مانکن های زیبا💪 ❤ سرگروه خزان_نارنجی ❤ زیر گروه قرمز ❤ وزن اول ۸۵ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ شروع ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ ❤ استارت شروع دوم ۱۹ آبان ۱۴۰۱ ❤ وزن شروع ۷۶ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ تاریخ شروع مصرف قرص امشب ۱۹ آبان ۴۰۱ 😅❤ یعنی یادم می مونه ؟ 😅 یه شب در میان 😅❤

سلام به همه ی دوستای گلم💓


من بعد از یه غیبت چند روزه ای اومدم☺️


بگم چیشد؟


روز چهارشنبه بود صبح زود ساعت ۶ و نیم همسرم رفت محل کار من هم  تصمیم گرفتم که بدون اینکه به همسرم بگم خونه تکونی رو شروع کنم چون هفته قبلش قرار بود باهم دیوار بشوریم اما منتهی چون دیدم همسرم این روزها خیلی خسته است منصرف شدم  و تصمیم گرفتم خودم به تنهایی آروم آروم شروع کنم


خلاصه روز چهارشنبه بعد از صبحانه از ساعت ۸ صبح شد استارت کار رو  از اتاق خواب زدم



اول پرده هارو دراوردم و کنار گذاشتم (نشستم فعلا ) و شیشه های حیاط خلوت رو حسابی  با اسکاچ سیمی سابیدم ( شیشه ها مشجر هست و موقع بنایی خونه رنگ  شده بود یه قسمت هایی از شیشه که هیجوقت با تینر و بنزین و جرمگیر نتونستیم اون رنگ شدگی هارو پاک کنیم ) ولی در کمال تعجب این سری خودش با اسکاچ ومایع دامستوس پاک شد !!فکر کنم چون  رنگ کهنه تر شده بود نسبت به اوایل سرما و گرما ضعیفش کرده بود )  خلاصه شیشه ها  با پاک شدن اون رنگ ها خیلی تغییر کرد و خوب و تمیز  شد

چون  خیلی رو مخم بود با اینکه پرده جلوش بود و تو چشم نبود



بعد از اون روتختی رو داخل ماشین انداختم و شستم و پهن کردم

تخت و دراور و پاتختی و همه رو جابجا کردم  و شستن دیوارهارو شروع کردم


دامستوس سبز یارهمیشگیم 😸💚رو با اب داغ حل کردم و با طی ماکارونی شروع کردم دیوار هارو کشیدن و حسابی تمیز شد و سفید🤍✨

صادق تر از هدایت
سلام به همه ی دوستای گلم💓 من بعد از یه غیبت چند روزه ای اومدم☺️ بگم چیشد؟ روز چهارشنبه ...

فقط مونده بود که درب اتاق رو بشورم و درب های کمد دیواری رو که (اینجا ساعت ۱۲ بود)
همسرم تماس گرفت گفت شب باید راه بیفتیم سمت داهاتمون از اقوامشون فوت کردن🥺

خلاصه  اصلا فرصت برای کار باقی مونده نبود تند تند  کف اتاق رو طی کشیدم سرویس خاب رو سرجای خودشون  گذاشتم وروتختی رو کشیدم و مرتب کردم اتاق رو

بدو بدو و پر از استرس رفتم مانتو مشکی امانت گرفتم از دوستم(برای خودم تنگ شده بهم خیلی چون چاق شدم)
اومدم خونه مانتو هارو شستم

و ساک مسافرت رو بستم و رفتم بازار برای همسرم پیرهن مشکی نو خریدم

برگشتم خونه تند تند  شام درست کردم
ساندویچ و خوراکی های دیگه برای  داخل ماشین حین سفر رو آماده کردم و دوش گرفتم و موهام رو اتو کشیدم(اتو نکشم شال خوب رو سرم واینمیسته بخاطر حالت موهام)

همه چی رو آماده کردم تا همسرم شب اومد و راه افتادیم سمت داهات  

خلاصه  این سفر یه جورایی توفیق اجباری شد که مسافرت رفتیم و آب و هوامون عوض شد بین این شلوغی ها و درگیری و مشغله های کاری و زندگیمون

و  در آخر بعد از چند روز راه افتادیم به سمت تهران شلوغ و عزیزم😇😘 دیشب ساعت ۱۲ رسیدیم تهران و من تا ساعت ۹ صبح  امروز خواب بودم


کلی بار و سوغاتی برامون گذاشتن و همراهمون آوردیم تهران
ولی انقدر خسته ی سفر و تو ماشینم که هنوز دست به بار ها نزدم و هیج کاری نکردم فقط صبحانه و چایی خونه خودمو خوردم 💗

صادق تر از هدایت
فقط مونده بود که درب اتاق رو بشورم و درب های کمد دیواری رو که (اینجا ساعت ۱۲ بود) همسرم تم ...


دوستای گلم ببخشید که حسابی پرحرفی کردم 🙊

آخه هر بار که گزارش میدم یه جورایی  هم سبک میشم هم انرژی برای انجام کارها میگیرم 


الان هم دیگه تنبلی بسه😤

 پاشم  پررانرژژژی💪🏻 که کلیییی لباس و وسایل شستنی و جابجا کردنی داررممم😇

آخر شب بازم میام گزارش میدم😸🙊🌱

صادق تر از هدایت
فقط مونده بود که درب اتاق رو بشورم و درب های کمد دیواری رو که (اینجا ساعت ۱۲ بود) همسرم تم ...

در اتاقا رو چی جوری میشوری ؟ جنسش چیه ؟ 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

سلام به همگی

من یه مدت اینجا گزارش ندادم

وقتی گزارش میدن اونقد خونه تمیز میشه و همه کارا رو روال میش میره که چیز زیادی برای گزارش دادن نداشتم

اما مدتی که نبودم رفته رفته نظم خونه و کارهام از دستم رفت🤕

دقیقا همین امروز که خونه نهایت بی نظمی به خودش گرفته بود مهمون سرزده اومد خونمون، هر چند اونقد با هم صمیمی هستیم که این اتفاق فاجعه به حساب نمیاد

موندم چرا وقتی خونه برق میزنه کسی دلش برام تنگ نمیشه😐

دیگه تصمیم گرفتم بیام اینجا دوباره و ان شاالله دیگه ول نکنم

اگر کوه‌ها به لرزه درآمدند، تو پابرجا و استوار باش...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز