خب من برگشتم با ادامه امروز:
نهار آنا رو دادم
همسرم اومدن و نهار خودمون هم خورده شد
با اصرار آنا رفتیم حیاط پیش اردک ها و براشون تشت آب گذاشتیم و حسابی آب بازی کردن😍
یکم استراحت کردیم
آماده شدیم و رفتیم یکم میوه و تره بار برای خونه خریدیم
اومدیم خونه
لوله کشی قطره ای حیاط ب مشکل خورده بود ک همسرم درستش کرد
میوه شستم و خورد کردم و با همسرم و آنا مشغول شدیم
همسرم از ی موضوعی بشدت ناراحت بودن ک هرچی بهشون دلداری میدادم اصلا کارساز نبود و رفت باشگاه، با همون حال خراب
منم آبچکان رو جمع کردم
ظرفها رو شستم و آنا توی سینک کلی آب بازی کرد
سینک رو خشک کردم و لباسهای آنا رو عوض کردم
خریدها رو جابجا کردم و یکم آشپزخونه مرتب شد
هال رو هم مرتب کردم
املت درست کردم و منتظرم همسرم بیان و شام بخوریم و روتین پوستیمو انجام بدم و در آخر بخوابیم
شبتون خوش دوستای عزیزم❤