سلام بچه ها
امروز تا حدودی رو برنامه بودم
صبح که پاشدم رفتم صبحونه خوردم،خونه رو یکم مرتب کردم،غذا الویه درست کردم گذاشتم لای ساندویچ تو یخچال،دخترمو با هزار بدبختی بیدار کردم رفتم بیمارستان متاسفانه شوهرخواهرم مشکل براش پیش اومده بود و امشب هم تو بیمارستان مونده لطفا دعا کنین فردا دیگه بهتر بشه🙏
اومدم خونه با دخترم کیک درست کردیم، دوتا کلاس داشتم پشت سر همممم برگزار کردم، ناهار خوردیم و من رفتم دوباره سرکلاس ، اومدم دیدم دخترم رو به رو تلویزیون خوابش برده برای اولیننن بارر😐 ، یکم با تلویزیون و گوشی سرگرم شدم تااینکه دخترم بیدار شد و رفتیم خونه مامانم اونجا هم جارو کشیدم و گردگیری و تی کشیدن
شام هم کتلت درست کردم جاتون خالی ظرفارو هم شستم دیگه یه ذره موندم و اومدم خونمون الانم برم بخوابم تا فردا
فردا هم کار خاصی ندارم صبح برم حموم دخترمم ببرم
ناهار هم مرغ شکم پر درست کنم
برم فردا بانک امروز نشد
عصر هم میرم خونه مامانم تنهایی حوصلم سر میره
شایدم رفتم آرایشگاه
شماها تایم کاری شغل همسرتون چجوریه؟
اگه ماموریتی هم هستن بیاین بگین چه کارایی میکنیم بهتون سخت نگذره
برنامه ی دیروزم
ظرفا رو بشورم از دیشب ✅
نهار درست کنم سبزی پلو و ماهی ✅
نهار و ظرفاش ✅
باشگاه برم ❌
حموم برم ✅
نمازام بخونم ❌ پری شدم
اتاق پسرم مرتب بشه ✅
اتاق ما مرتب شه و تخت
اشپزخونه مرتب بشه ✅
میز نهارخوری مرتب و دستمال بشه ✅
آشپزخومه برقی کشیده شه✅
اتاق من و پذیرایی برقی کشیده شه ✅
ابچکون خالی بشه ✅
همه جا طی کشی بشه ✅
اتاق پسرم برقی شه ✅
گلا اب بدم ✅
شام درست کنم ✅
غذای فردای همسرم اماده بشه ✅
ظرفای شام بشورن ✅
گاز تمیز کنم ✅
جانبی
رفتم مهمونی
رفتم بازار برا خودم دور زدم
لباس شستم و پهن کردم
برنامه ی امروزم
اتاقم مرتب کنم
امروز دو تا تعمیر کار دارم برا فریزر پایین و کولر اتاقمون بهشون سر بزنم ..
باشگاه برم
حموم برم
نهار درست کنم
ظرفای نهار بشورم
آشپزخونه صفحه تاپسش سیف کشی بشه
اتاق پسرم مرتب کنم
لباس خشک ها رو تا بزنم
لباس بشورم و تا کنم
برم امروز برا خودم یا النگو تکی( از اون کلفتا نها) یا دستبند بخرم شهر دیگه
شام درست کنم
ظرفای شام بشورم
خواهرزادم ببرم پارک کودکان
همینا
سلام خانم های گل منگلی.صبحتون بخیروشادی
مامان فرناز سادات قدیم هستم در حال حاضر مامان سه گل دختر
وسط بدوبدوهام گزارش های شما رو هم میخونم و انرژی میگیرم.واسه منی که زندگیم یه مدت طولانی نظم و قانون ثابتی داشت این بدوبدوهای مادرانه خیلی شیرینه(دوستان قدیمی در جریان هستن واسه دوستان جدید میگم من ۷سال مادر یه گل دختر بودم و بعد در عرض دوسال خدا لطف داشت و دوتا گل دختر دیگه هم بهمون هدیه داد و زندگیمون دچار تغییرات اساسی شد اول گیج شدم از اینکه مث قبل نمیتونستم نظم بدم به برنامه ی روزانم اما کم کم یاد گرفتم چیکار کنم الانم ناهار و سالادم حاضر.خونه هم مرتبه.منتظرم گل دخترون بیدار شن صبحونه بخورن.امروز روز روغن مالی سر و بدن و حمام گل دختراست.شام هم هیئت هستیم.احتمالا عصر یه خرید هم دارم کفش واسه فرناز ساداتم(دختر ارشدم )فعلا خدانگهدارتون
سلام .بله دقیقا چند بار بازش کردم ولی دوباره مجبور به استفاده از پوشک شدم.واین کارمو سخت کرده .وقتی کارش کرد تموم شد صدام میکنه که منو ببر دستشویی ومن عصبانی میشم .ولی از دیشب دیگه نبستم فوقش خونه کثیف میشه ومن میشورم دیگه چاره ای نیست .فقط تو دستشویی خیلی بازیگوشی میکنه ومن شدید زانو درد دارم اذیت میشم واقعا.
سلام عزیزم
یکم برامون تعریف کن
با دوتا بچه پشت سر هم چطور به خونتون نظم میدین؟
من ی دختر دوسال و نیمه دارم و خدا بخواد چندماه دیگه پسرم هم دنیا میاد، ولی خب از بعدش، از ریخت و پاش هاش، از اینکه نتونم، از اینکه قوانین زیر پا گذاشته شه، از اینکه دخترم دچار شوک نشه از همه اینا میترسم
اگه میشه یکم راهنمایی کن من درمونده رو😁
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز