2777
2789
عنوان

امسال عید دیگه بابام نیست دارم میمیرم

| مشاهده متن کامل بحث + 9925 بازدید | 57 پست
عزیــزم انشالاه که روحشون شاد باشه.

میـــــدونم که غم بی پدری خیــــــــلی سخته.

منم باهاتون همدردم.

3سال پیش برادر عزیزمو از دست دادم.که خیلـی سخت بود و یه مدت افسردگی گرفتم.

تازه داشتم خوب میشدم که پدر م هم تنهامون گذاشت.الان درست 50 روزه که بابا ندارم.

فکرشو بکن کمتر از 3 سال 2 تا داغ بزرگ...

منم تازه زایمان کردم...وقتی دخترم 57 روزه بود این اتفاق افتاد .

روزای اول فقط و فقط از خدا میخواستم بهم صبر بده...از همه میخواستم که برای صبر دلم دعا کنن.

چون دیگه تحمل اون روزای سخت رو نداشتم.

الانم خدا رو شکر میکنم که دخترمو به موقع بهم داد چون در حال حاظر تنها دلیـــل زنده بودنم دخترمه.

وقتی دلم میگیره و گریه میکنم تنها کسی که ارومم میکنه دخترمه.با این که تو دلـــــم دو تا ضخم کاریــــه...

با چیزایی که از پدرتون گفتید...شب عید و سبزی پلو.....یاد پدر خودم افتادم...دلم حسابی گرفتو کلی گریه کردم.

خدا همه اسیران خاک رو ببخشه و بیامرزه.....امیــــــــن.

ا

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دوست خوبم خدا پدرت و رحمت کنه اما یادت باشه آدما میمیرن ام نقشاشون همیشه تو دل ما زنده میمونه یادت باشه اگر بابات دیگه نیست کسایی هستند که منتظر یه نگاه مهربون توان
من شقایق زنی با دغدغه های فردی و اجتماعی زنی از جنس باران و حوا ، از دیار اسمان و مادر دختر دوست داشتنی ام باران هستم
دوست خوبم خدا پدرت و رحمت کنه اما یادت باشه آدما میمیرن ام نقشاشون همیشه تو دل ما زنده میمونه یادت باشه اگر بابات دیگه نیست کسایی هستند که منتظر یه نگاه مهربون توان
من شقایق زنی با دغدغه های فردی و اجتماعی زنی از جنس باران و حوا ، از دیار اسمان و مادر دختر دوست داشتنی ام باران هستم
زنجیره دعا

انرژی مثبت و تمرکز و دعای 24 ساعته

دوستان بیایید توی زنجیره دعا شرکت کنید دعای 24 ساعته ساعت مشخص کنید از صبح تا شب هر ساعتی که آزاد بودید برای حاجت روایی لیست که خودتونم توش هستید و هر کسی که دوست دارید رو بنویسید تو زنجیره دعا


http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=129564&PostID=5839737#5839737


دوستای عزیزی که تمایل دارن شرکت کنند لطفا حتما حتما ساعتی رو که وقت دارن برای تمرکز و دعا هم اعلا کنند .

مینا جونم من تازه این پستم خوندم اونم اومدم تو نی نی سایت خودم
الهی بمیرم برات
میدونم تو هم چی کشیدی
وولی خدا یهمون نینی هامون داده
تو رو خدا غصه نخور نینی گناه داره
شیرتو میخوره
من هنوز بعد 1 سال و نیم برام عادی نشده
هر دفعه میرم پیشش کلی گریه میکنم
دو روز پیش تولد نینیم بود
ولی بابام نبود
فرداش اینقذر گریه کردم
من براش توی دفترم نامه مینویسم و حرفهای دلم براش میگم
اینجوری یه کم خالی میشم
ببخشید دیگه نمیتونم بنویسم
چشمام صفح مانیتور تار میبینه
منم دلم خونه بابام دو روز بعد از عید غدیر ناگهانی ایست قلبی میکنه اصلا هنوزم نمیتونم باور کنم هر چقدر گریه میکنم حالم بهتر نمیشه .بابای من اینقدر ناگهانی رفت که هممون هنوز منتظرشیم بابام واسه چکاب رفت شیراز اونجا هم عمرش تموم میشه 2 روز طول کشید تا اوردنش وقتی دیدمش از حال رفتم هم من هم خواهرام.یکی به من بگه چه جوری باور کنم ؟سر خاک هم که میرم گریه نمیکنم همش تو خونه اشک میریزم
الهی خدا روح عزیزاتون و شاد کنهههههه

من 10 ساله که مامانم فوت کرده....سه ساله هم بابام ....دو ساله که شوهر خواهرم ... و....4 ماهه که خواهر جوون و مهربون و عزیزممممممممممم زیر خاک خوابیدهههههههه الهی قربونش برم عید سال پیش با سفره ی هفتسین عکس نازش و دارم اما امسال باید برم سر خاکششششششششش ........در حق ما مادری کرد کنولد 52 بود خیلییییییییی ناگهانی روز تولدششششش رفت پیش خدااااااااااااا دارم میسوزم که تولدش و تبریک نگفتم ...من راه دور بودم ساعت تقریبا 1 شب زنگ زده بودم بهش تبریک بگم ......... عزیز دلم خواهری نازم رو تخت بیمارستان بود پشت تلفن ناله میکرد و منم اینوررررررر نشد بگم تولدت مبارکککککک اونم میدونست من به خاطر چی زنگ زده بودم داشت با ناله هاش ازم تشکر میکرد....... دارم میسوزم دلم برای خواهریم یه ذره شده خدااااااااااااااااااااا ...از هر جی عیدددددددد متنفرممممممم
از تمام دلتنگی ها از اشکها و شکایتها که بگذریم باید اعتراف کنم .....کیارشم و شوهرم که میخندند .........خوشبختم...............
الهی خدا روح عزیزاتون و شاد کنهههههه

من 10 ساله که مامانم فوت کرده....سه ساله هم بابام ....دو ساله که شوهر خواهرم ... و....4 ماهه که خواهر جوون و مهربون و عزیزممممممممممم زیر خاک خوابیدهههههههه الهی قربونش برم عید سال پیش با سفره ی هفتسین عکس نازش و دارم اما امسال باید برم سر خاکششششششششش ........در حق ما مادری کرد کنولد 52 بود خیلییییییییی ناگهانی روز تولدششششش رفت پیش خدااااااااااااا دارم میسوزم که تولدش و تبریک نگفتم ...من راه دور بودم ساعت تقریبا 1 شب زنگ زده بودم بهش تبریک بگم ......... عزیز دلم خواهری نازم رو تخت بیمارستان بود پشت تلفن ناله میکرد و منم اینوررررررر نشد بگم تولدت مبارکککککک اونم میدونست من به خاطر چی زنگ زده بودم داشت با ناله هاش ازم تشکر میکرد....... دارم میسوزم دلم برای خواهریم یه ذره شده خدااااااااااااااااااااا ...از هر جی عیدددددددد متنفرممممممم
از تمام دلتنگی ها از اشکها و شکایتها که بگذریم باید اعتراف کنم .....کیارشم و شوهرم که میخندند .........خوشبختم...............
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

bende ozak daaa

opha27 | 6 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز