همسرم اعتماد به نفسش ضعیفه ، دیگران هر کاری ازش بخوان به نحو احسن و صادقانه انجام می ده ولی در مورد زندگی خودمون به خانوادش خیلی تکیه داره البته پدر و مادرش هم بچه هاشون رو خیلی وابسته بار آوردن مثلا" اگه بخوایم ماشین بخریم یا خونه از پدرش می خواد یه ماشین خوب پیدا کنه انگار به خودش اطمینان نداره یا مثلا" اگه بخوایم خونه بخریم از اونها می خواد که برن دنبال خونه بگردن یا مثلا" حتی اگه تصمیم به خرید خونه داشته باشیم خیلی می ترسه هزار بار هم دلیل بیارم و حساب کتاب کنم که ما می تونیم از پس قسط هاش بر بیاییم بازهم می گه نه تو می خوای ما رو بدبخت کنی نمی تونیم قسط بدیم همین پارسال با هزار خون دل خوردن راضیش کردم یه آپارتمان کوچیک بخریم که تازه 50 میلیون وام هم اداره خودم داده بود که تا همین یکماه پیش قسط هاش رو که 800 هزار تومان بود خودم می دادم ، یه نمونه دیگه اینکه وقتی بخواییم مسافرت یا یه جای تفریحی بریم هیچ وقت تنهایی تو جاده نمی ره همیشه می گه دو سه تا ماشین باشیم به هوای همدیگه بریم ، پیشاپیش از توصیه هاتون ممنونم