شهره جون پسرت چند سالشه؟ میدونم سخته.منم مدتی که مشکلات پسرم خیلی زیاد بود مثل شما بودم.ولی قبل از هر حرفی میخوام بگم مواظب خودت باش.به عنوان یک خواهر امیدوارم ازم بپذیری و هوای خودت رو داشته باشی.ببین دوستم این راه مشکله.باید اول باور کنی که فرزندت در بعضی زمینه ها نیاز به کمکت داره و بعد اینکه به خودت روحیه بدهی.من با اینکه35سالمه بیشتر موهای سرم سفیدشده
پسرم چند وقت پیش گفت مامان چرا موهات اینقدر سفید شده!!! گفتم آخه کوچک بودی خیلی اذیتم کردی!!! رفت توی فکر.بغلش کردم و گفتم میخوام برم به خاطر تو یه رنگ قشنگ موهامو بذارم.بعدش گفت دیگه حرصت نمیدم تا رنگ موهات نره
باطن بچه ها ساده و آروم هست.حالا بعضی بچه ها شیطنت رو در وجودشون دارند.ولی میشه این شیطنت رو مدیریت کرد.موقع ماساژ موسیقی براش بذار.کودکانه یا موسیقی آرامش بخش.من خودم بیشتر توی خونه موسیقی سنتی مثل صدای سراج و شجریان یا مرتضی پاشایی میذارم.موسیقی در آرامش کودک خیلی موثره.همونطور که مربی پسرت گفته میتونی باهاش برقصی.بچه ها عاشق شادی و رقص هستند.اگر با بچه ها بچگی کنیم،مطمئنا خیلی از مشکلاتشون حل میشه.شهره جون اصلا نشین حرص بخور که چرا شرایط بچت اینطوریه.به این فکر کن که بچه هایی بدتر از شرایط بچت هستند.بچه های معلول نازی که معصوم و بی گناه دارند زندگی رو میگذرونند.شرایط زندگی ممکنه گاهی سخت بشه،ولی یکی اون بالا هست که این سختیهارو میبینه.به خدای بزرگ توکل کن و مطمئن باش مشکلات پسرت باالاخره یه روزی تموم میشه...