2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 981739 بازدید | 11748 پست
به به میبینم که گلاتون اولین روزو به خوبی سپری کردن.موفق باشن الهی بچه هامون
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
به به میبینم که گلاتون اولین روزو به خوبی سپری کردن.موفق باشن الهی بچه هامون
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام دوستان عزیزم.خسته نباشید

پروین جون امروز ظهر همسرم رفت دنبال پسرم.وقتی اومد خونه با یه ذوقی اومد توی بغلم و خوشحال بود.امروز مشق نداشتند فقط باید درس اول رو توی خونه روخوانی میکردند.3بار برام خوند و الانم خسته خوابیده.ظهر هم باهم2ساعتی خوابیدیم.منم تمام فکر و ذهنم اینه که خدا کمک کنه و امسال رو دیگه ریتالین نخوره.انشاالله امسال سال تحصیلی خوبی برای بچه هامون باشه
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
مامان حسن جون ممنونم برای شما و خانواده عزیزتون هم آرزوی سلامتی و شادی دارم.انشاالله گل پسرت هم سال تحصیلی خوبی رو داشته باشه
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
نازی جون انشاالله دختر گلت سال تحصیلی خوبی رو پیش رو داشته باشه.یاد سال گذشته پسرم افتادم.کلاس او یه حال و هوای دیگه ای داره...
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
سلام...
من هنوز با اون بیماری فسقلیم درگیرم..این چندروز خیلی سخت گذشته...جشن شکوفه ها با باباش طاها رو بردیم...خیلی عالی بود..و طاها هیچ حرکت منفی نداشت...
روز اول رو هم خودش میگه که خوش اخلاق بوده و پسر خوبی بوده...طاها خیلی جمع رو دوست داره و دلش خیلی مهربونه و سریع با بچه ها دوست ممیشه..دیروز میگفت که مدرسه رو دوست داره...گفت کاش خونه زندگیمون اونجا بود...هرچی هم خوراکی گذاشته بودم خورده بود و یه بار هم دسشویی رفته بود..ظاهرا فعلا همه چیز روبراهه...دیشب از ساعت 8 شب اقدام کردم بخوابه..همه جا رو تاریک کردم و سکوت مطلق..و 8 و 40 دقیقه دیگه خواب بود..باورم نمیشد بدون ریسپریدون...البته بعدازظهر اصلا نخوابیده..فکر کنم برای طاها اینجوری بهتره..مدرسه براش خیلی مهمه...و میگم که اگه زود نخوابی بداخلاق میشی ...سرحال نمیشی...اهمیت داد..
راستی معلمشون فوق العاده خوشرو و مهربون و زحمتکش هست..اینا 2تا کلاس اولن...وقتی تو کلاسبندی فهمیدم تو این کلاسه داشتم بال درمی آوردم..به نظرم برای بچه های ما حتی چهره کلی معلم هم تاثیر گذاره...این هم خیلی خنده رو هستش و مهربونی از ظاهرش پیداست...دوستم پارسال پسرش شاگرد این خانوم بوده...خیلی خیلی راضیه...
امیدوارم همه چی همینطور عالی پیش بره...
برای فرزندان عزیز همه شما دوستای گلم هم ارزوی سلامتی و موفقیت میکنم...
امسال بغیر از من و نازی و شعله جون کیا کلاس اولی دارن دیگه؟/
آرامش سهم قلبی است که در تصرف خداست...
راستی ما2 روز پیش تو ماشین بودیم .در گیرودار دکتر بازی داداش کوچولو و....هی داشتیم در مورد مدرسه حرف میزدیم که چجوریه...باید اینجور باشی...اونجور باشی...اینکارو کنی و .....
طاها برگشت گفت...مامان نگران نباش...راضیت میکنم...
اینقدر این جمله طاها برام شیرین اومد که تا آخر عمر فراموش نمیکنم..تو دلم گفتم..وروجک...پس دست خودته...اگه بخوای..میتونی راضیم کنی..
ولی دلمم سوخت از طرفی...با خودم فکر کردم این بچه هم میفهمه که من چقدر نگرانی دارم و اوکی بودن او در مدرسه چقدر برام مهمه...فعلا سعی میکنم اعتماد به نفسش رو بالا ببرم و تا جای ممکن تو خونه هم کاملا ریلکس با اذیتهاش برخورد کنم...داد نزنم و تهدید نکنم و...در عوض هرکار مثبت کوچکی رو دایم به روش بیارم و جلوی دیگرون بگم تا تشویق بشه..
فقط وقتی داداش کوچولوش رو اذیت میکنه خیلی دلم برای اون طفلکی میسوزه...دیروز ظهر که طاها اومد...انگار که دلش تنگ شده بود..رفته بود جلوی طاها و هی به لباسهای مدرسه اش دست میکشید...
البته طاها هم داداشش رو خیلی دوست داره ولی وقتی حوصله اش سر میره یا عواملی مثل گرسنگی و خستگی هست...اون بیچاره رو سوژه میکنه و کمی اذیت میکنه دیگه...
شما راهکاری دارین که بتونم جلوی این کارشو بگیرم؟
آرامش سهم قلبی است که در تصرف خداست...
کاتریناجون خدارو شکر پسرت داره با مدرسه خوب کنارمیاد.انشاالله سال تحصیلی خوبی رو داشته باشه.در مورد اذیت کردن داداش کوچولوش هم همیشه این درگیری بین بچه ها هست.بچه های منم یه بار خوبن و یه بار هم سر یه چیزای الکی دعواشون میشه.درست مثل بچگیهای خودمون.به پسرتون بگین که شما خیلی بزرگتری و داداشی به محبتت نیاز داره.یه جورایی بهش بگین که بزرگتره و باید با مهربونی با داداشش رفتار کنه تا اونم مهربونی رو یاد بگیره.
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
سلام آقا پسرما که دیروزمیگفت فکرکنم معلم امسالم خیلی سخت گیرباشه.ازمن هم میپرسه معلم سخت گیر بهتره یا م

مهربون؟خیلی هم خوشحال بودچون مشق نداشتند.ساندویجش رو خورده بود ولی میوه اش رونه.ازاینکه بعضی ازدوستای

پارسالش تویک کلاس دیگه افتاده بودن شاکی بود.ولی دیشب ساعت 9خوابیدالبته صبح بازم بزوربیدارش کردم

پسرمن وقتی ازمدرسه میادهمینطورصبح که ازخواب بیدارمیشه خیلی بداخلاقه بچه های شما چه طور؟
راستی بچه ها بیاین بگین عصرانه به چه هاتون چی میدین من که هنگ کردم پسر من اهل کیک وبیسکویت نیست برای همین

یک کم کارم سخته.

بیاین ازغذاهاومیان وعده هایی که به بچه هاتون میدین بگین.

یکی از چیزایی که من تازگی پسرم علاقه مند شده خاگینه تخم مرغ باشیره انگوره که خیلی برای تقویت معده خوبه تابستون برای صبحانه بهش میدادم
فریال جون
نون پنیر و سبزی یا نون و پنیر و گوجه یا خیار عصرونه های خوبی هستند من گاهی کیک با یک لیوان شیر هم بهش میدم بعضی وقتها خودش میره سراغ گاز و غذای اضافه مونده از نهار رو میخوره.

دومین روز مدرسه هم گذشت امروز با معلم پسرم صحبت کردم گفت پسرتون از لحاظ هوش عالی هست فقط توجه و دقتش کمه و کمی هم شیطونه دیروز جزو معدود بچه هایی بوده که تمام تمرینات ریاضی رو درست حل کرده و امروز هم جزو معدود بچه هایی بوده که شعر رو حفظ بوده با این هوشی که داره اگه دقتش هم بالا بود دیگه نور علی نور بود ...گفت چون پسر باهوش و درسخونیه شیطنتهاشو تحمل میکنم ...گفتم من همه جوره باهاتون همکاری میکنم اگه مشکلی داشت به خودم بگین ...گفت خیلی هم از بچه ها شاکیه...

ای خدا همه اش قابل حله جز این شکایت کردنها..چکارش کنم کاری به کسی نداشته باشه و مثل بچه آدم سر کلاس بشینه ؟
خودش هم امروز خوشحال و خندون بود به قول خودش هر 4 زنگ تفریح خوراکی داشته و همه شو خورده...گفت مامان من از دیروز تا امروز 3 تا ستاره گرفتم...

یکی به من بگه چه خاکی برسرم بریزم با این شکایت کردنا و وول خوردنا...درسشو که میدونم بدون ریتالین میتونه جزو خوبهای کلاس باشه ولی اگه گله گزاریها زیاد بشه مجبور میشم ریتالین بدم .
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...
اول از همه تبریک به همه مامانهایی که بچه مدرسه ای دارن
امسال یکی از بهترین سالهای زندگیمه تصور این که هفت سال گذشت و امسال بچه هام دانش اموز شدن خیلی سر ذوقم میاره اما باز هم یه نگرانی تو وجودم هست
به توصیه دوستان اصلا بهش هیچ چی نگفتم معلمشون گفت هر کسی اگه چیزی باید راجع به بچش بگه بهم بگه تا بدونم باهاش چه طوری برخورد کنم اما من فعلا هیچ چیزی نگفتم
خدا بهمون رحم کنه و بذاره شیرینی این لذت تا اخر سال باهامون همراه باشه
در اولین فرصت تمام مطالب قبلی رو میخونم
فریال جون..منم موافقم یه لیستی از خوراکیهای مفید تهیه کنیم..چیزایی که خودم به ذهنم میرسه مینویسم..شاید بعضیهاشون رو بجای شام هم بشه استفاده کرد...بستگی به اشتهای بچه هاتون داره...
پسر خودم اهل غذاهای فانتزی و خشک هستش...مثل انواع ساندویچ..

غذاها و میان وعده هایی مثل فلافل و سمبوسه خانگی/پف فیل خانگی/اونایی که اهلشن...کیک خانگی به همراه شیر
به نظرم تو یخچال همیشه یه مقدار غذاهایی مثل الویه..کوکو سیب زمینی یا کوکو سبزی...کتلت و این چیزا میتونه بنوان میان وعده با مقداری نان و خیارشور گوجه و کاهو مفید باشه..
یه تخم مرغ رو با چنگال هم بزنید...بعدهر2طرف نون تست رو به تخم مرغ آغشته کرده و در نصف قاشق روغن در ماهیتابه تفلون سرخ کنید...خیلی سریع اماده میشه..پروتین و کربوهیدرات با هم دا ره..میشه یه ذذذره زردچوبه یا زعفران تو تخم مرغ زد که طلایی و خوشرنگتر بشه...طاها به این میگفت نون سرخ شده...
من خودم فلافل و سمبوسه رو میخوام بدرستم و بذارم فریزرو..برا خوراکی مدرسه هم میشه استفاده کرد..
یا ترکیبی از انوا ع مغزها یا هرکدوم دوست دارن...گردو...کشمش...پسته...بادوم...
ییا یک پیش دستی میوه پوست کنده و اماده خوردن...یا یک لیوان آب میوه طبیعی سیب یا ترکیب مرکبات(از این به بعد فصلشه)
شما هم پیشنهادهاتونو بگین که لیست رو تکمیل کنیم...
من این چیزا رو تو ذهنم هست ولی اکثرش رو طاها نمیخوره...
آرامش سهم قلبی است که در تصرف خداست...
پروین جون به نظر من شما هم خیلی خودت رو اذیت میکنی خیلی از این ادم هایی که مدام شکایت میکنند خودشون هزار و یک ایراد دارند بچه ها هم انگار خوششون میاد هی بگن خانم یا اقا فلانی با ما این کار و اون کار رو کرد اینجا باید معلم همیکم سیاست داشته باشه معلم پارسال پسر من هر گونه شکایت کردن رو ممنوع کرده بود و هر کی رو که شکایت میکرد مورد باز خواست قرار میداد البته نه هر نوع شکایتی رو به نظر من صحبت با بچه خیلی موثره من هر روز صبح که میخواد بره کل کارایی رو که تو مدرسه نباید انجام بده رو با عواقبش بهش میگم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز