من از پارسال آشنا شدم با این تاپیک
مامان من یه منیمالیست بود
اما مادر همسرم نه
خودمم یه یادگاری نگهدار بودم مثل همسرم
خوب تصور کنید من از راهنمایی کلی وسایل قدیمی که مادرم میذاشت سرکوچه کنار سطل زباله رو بعد از برگست از مدرسه با خودم میاوردم و قایمش میکردم
حالا تیپ شخصیتی خودم به کنار بعد از ازدواج تاثیرات شدید از مادر بیشتر از مادرم بود چون من تیپ شخصیتی کاملا شبیه به مادر همسرم داشتم
تصور کنید سه تا خونه پر وسیله داره
اما کمردرد و … فراوان و کمبود وقت برای رسیدگی بهش
من اما کمرمو دوست دارم
نمیخوام مثل اون بنده خدا بشم
من با خوندن اطلاعاتی در مورد فنگ شویی
و کتاب جادوی نظم
و این تاپیک
تونستم خونه ای که همیسه یه جاش نامرتب بود و فقط دو روز آخر هفته مرتب بود رو سامون بدمممم
قبل از نوروز بجای گردگیری و رفتن تو جزئیات شروع کردم به دور ریختن
شیشه های جای ترشی و مربا
قوطی ها
کاغذهای اضافه
هرآنچه جایی نداشت توی خونمم و من محبور بودم گوشه پس گوشه بچپونشون
تو کیسه های مختلف ریخته سد و رفت کنار زباله ها
چهارتا رختخواب پف پسم شیشه و بالش هاشون رو دادم مادرم
اوتا یشتر مهمان دارن و از جهزیه م بود
یک سرویس قابلمه برای جهزیه م بود رو برگردوندم
هواپز
و جارو برقی اصافی جهزیه مم برگردوندم
هم مادرم احتیاج داشت و هم خونه نیاز به خلوت سدن داشت
کلی لباس بخشیذم
و کمدام قشنگ و راحت شدن
یکی از کمدارو پارتیشن بندی کردیم چون شرایط کاری من و همسرم طوری هست که کمتر باهم خونه باشیم
طول کشید اما شدنی بود و نتیجه ش هم عالی بود
تونستم لوازمم رو ساماندهی کنممم
و این مرتب سازی و پاکسازی ادامه داره
هروقت تعطیلاتی داشته بلشم
حالم خوب نباسه پاکسازی میکنمم
چقدر صرفه جویی کردم با اینکار تو وقتم و چقدر به سلامتیم اهمیت دادم
تاپیک رو کم و بیش خوندم
و از شماها که بطور غیر مستقیم بهم انگیزه دادید ممنونمممم❤️❤️