وااای منو یاد خونه مادربزرگم انداختین
مادربزرگم خونه ش تو روستا بود. طبقه بالارو بهش میگفتن بالاخونه یه اتاق بود که حتی سفیدکاری هم نبود و کاهگلی بود ولی همیشه مرتب و تمیز بود. درش چوبی بود باز میکردی دقیقا همینطوری فرش های دستباف قرمز پهن کرده بودن. سمت راست یه پنجره ابی رنگ چوبی داشت با یه پرده توری سفید ساده. گوشه اتاق هم چند دست لهاف و تشک و بالشت بود که روش یه ملافه سفید رنگ کشیده بودن. روی ملافه هم خودشون با دست گلدوزی کرده بودن
این اتاق مخصوص مهموناشون بود و ما بچه ها معمولا کمتر اجازه داشتیم بریم اونجا. من عاشق اون اتاق بودم اینقدر که خلوت و تمیز و ساده بود
ولی وسایل خودشون طبقه پایین هم در حد نیاز بود و چیز اضافه نداشتن اصلا