امروز از روزای عالی بود برام
بعد از چندین سال صبح ساعت ۶ونیم ب بعد نخوابیدم و رفتم حموم دوش گرفتم و حموم رو شستم و ۲تا لیف که خیلی وقته اونجا موندن الکی هی رو مخ من بودن انداختم رفت اساسی تمییز کاری کردم حموم رو...
اصلا انگار امروز چشمام باز شده بود و چیزای اضافی رو حسشون میکردم حموم سر و سامون گرفت و مرتب شد😎🤩🤩😍
خروجیمم باز چند تا اسباب بازیه دخورم ک شکسته بود کمد رو الکی شلوغ کرده بودن...
از لباسامم خیلی دلم میخاد با دقت کامل بزارم خروجی بعضی لباس خونگی ها قدیمی هستن، اما باید ورودی داشته باشه تااینا برن