2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1740460 بازدید | 44731 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من که سیسمونی نخریدم ولی همون جزییات نثل اسباب بازی و چند دست لباس وویه کم خرده ریز دیگه نگه داشتم ت ...

سیسمونی من مربوط به چندین سال پیش بود 

فقط 34 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
۶. مثلا نی نی تاب رو سر بچه اولم فقط یه ماه استفاده کردم برا دومی فقط یه لحظه پس دیدم کلا کارایی ندا ...

خب فاصله من 12 سال هست، که البته تصمیم برای بچه دار شدن نداشتم اما مثل اینکه قسمت بود. 

ولی بیشتر از تورم ناراحتم که چرا قیمتا هر روز داره بالا و بالاتر میره 

فقط 34 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
عزیزم هیجانی رفتارنمیکردی ،وقتی قصد بارداری مجددداری ،و استفادت میشه ،نباید مینداختی ،ربطی به این تا ...

هیجانی نبود، چند سال هم بلا استفاده نگه داشته بودم و قصدی هم برای بچه دار شدن نداشتم، اما شد. 

مگه چند سال میشه وسیله ای رو که نیاز نداری گوشه خونه کوچک و آپارتمانی نگهداری. 

ولی تورم و گرونی آدمو حتی از مینیما.. هم میترسونه. 

بیشتر این گرونی مداوم هست که نظم زندگیا رو به هم زده. 

فقط 34 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
سلام بچه تاپیک تعطیل شده بود با تلاش‌های اینجانب دوباره برگشت🥰🥰🥰🥰 👍👍لطفا تشویقم کنید👏🏻👏🏻👏 ...

خیلی ممنون 👏👏👏👏👏👏

داشتم سکته میکردم 

آخه فقط برا همین تاپیک میام نی نی سایت

هیجانی نبود، چند سال هم بلا استفاده نگه داشته بودم و قصدی هم برای بچه دار شدن نداشتم، اما شد. مگه چن ...

بنظرتون اون لوازم چه مدت باید نگهداری می‌شدن؟

اگر هیچوقت فرزند دیگه ای بدنیا نمی آوردید تا چه مدت می‌توانستید اون حجم انباشتگی رو تحمل کنید 

فاصله فرزندان من شش سال هست از همون ابتدا هم قصدم داشتن دو فرزند بود 

اما لوازم پسر بزرگم رو بخشیدم 

هرکس گفت نگهشون دار برای بعدی گفتم اگر بنا هست فرزند دیگه ای بدنیا بیاد من و پدرش باید هزینه خرید لوازم رو بپردازیم و با علم به این هزینه ها فرزند دیگه ای میاریم 

حالا شما هم انقدر نگران نباشید بعنوان یک مادر باتجربه خوب میدونید که یکسری لوازم اصلا کاربردی و مفید نیستن و خیلی از مادرا آرزو دارن جای شما باشم تا با سلیقه خودشون و نیاز فرزندشون خرید کنن

ققنوس
بنظرتون اون لوازم چه مدت باید نگهداری می‌شدن؟اگر هیچوقت فرزند دیگه ای بدنیا نمی آوردید تا چه مدت می‌ ...

آره دقیقا منم همینو میگم مگه چند سال میشه نگهداشت. 

ما هم توان خرید وسایل نو رو داریم. 

اما چون چند سال بود که سراغ وسایل سیسمونی نرفته بودم و الان که رفتم و قیمت ها رو دیدم واقعا تعجب کردم. 

یعنی کسی نباید به این قیمتا به این گرونی رسیدگی کنه. 

البته نه فقط قیمت وسایل و لباس و غیره 

منظورم گرونی برای همه چیز هست 

چرا باید روز به روز همه چیز گرون و گرونتر بشه و هیچکس هم رسیدگی نکنه. 

واقعا زور داره وسیله ای که قبلا داشتی رو حالا با قیمت چندبرابر بخری پوووووف

فقط 34 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
میشه بیشتر توضیح بدین

ببین عزیزم من تجربه خودمو میگم 


من بعد از دوساله شدن پسر دومم تا 10سالگیش رفتم سر کار... 

بعدها متوجه شدم نمیتونم ذره ای از زمان و سالهایی  که پیش بچه م نبودم رو جبران کنم 

برای پسر اولم چون شرایطش رو نداشتم نرفتم و کلی وقت براش گذاشتم 

پدر و مادرم، همسرم، همه حمایتم میکردن ولی مادر برای بچه یه چیز دیگه ست. 

وقتی مقایسه میکنم روند رشد عاطفی دوتا پسرامو میبینم پسر دومیم خیلی نیاز به محبت داره وقتی 16-17سالش بود اصلا دلش نمیخواست تو خونه تنها بمونه

اگه دو ساعتی بیرون میرفتم مرتب زنگ میزد میپرسید مامان کی برمیگردی؟ 

همون موقع ها وقتی با مشاور صجبت میکردم میگفتن چون تو زمانی که میخواسته و نیاز داشته کنارش باشی نبودی برای همین استرس بچگیش همراهشه.... 


الان که بزرگ شده و 22سالشه خیلی پیشرفت کرده(از لحاظ عاطفی و روانی) که تونسته بره یه شهر دیگه یه سری دوره های کاریشو ببینه، البته این نتیجه سالهای سال کمک مشاور و نحوه رفتارم باهاش بوده، ولی در مقایسه با برادر بزرگتر یا همسالاش خیلی دیر به این نقطه رسیده.... 


پیامتونو دیدم یاد اون سالهای انتخاب خودم افتادم و اون حس مادریم که بهش غلبه کردم و تو شادی و بازی ها و غم ها و ترس ها و تنهایی های بچم کنارش نبودم 

با خودم میگم پولی که اون چند سال درمیاوردم رو میتونستم چشم پوشی کنم و از در کنار بچم بودن لذت ببرم و اجازه بدم اونم از اینکه کنار من آرامش داره لذت ببره ولی صد حیف که زمان رو نمیتونم به عقب برگردونم 


گلم این پیام من رو به حساب تجربه ای که دارم بذار 

نمیخوام بگم سرکار رفتن خوب نیست ولی به نظرم تا وقتی بچه ای تو زندگی آدم نباشه... 


بازم هرطور راحتی ان شاالله بهترین تصمیم رو بگیری دوست خوبم 


از همه خانمهای بزرگوار شاغل عذر میخوام امیدوارم پیامم باعث سوتفاهمی نشه

این همه ی احساس من بود


❌لایک❌
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز