2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1738003 بازدید | 44695 پست
به هیچ عنوان منکر انرژی نیستم منکر تمامیت طلبی هستم به طور مثال کسی که مشکل کمر درد داره بهتر نیست ...

عزیزم ما سالها از دنیا عقبیم

و خیلی طبیعیه که وقتی دانش جدیدی تو جهان سومی که ما هستیم مطرح میشه خیلی جبهه گیری علیه اش شکل میگیره

کسی که فرکانس اش یکی باشه براحتی ارتباط میگیره و میپذیره ولی افرادیکه هم فرکانس نیستن نمیتونن براحتی بپذیرن و این سالها زمان میبره.

نقطه.

همون دیشب  از محیط زندگی ام خارجش کردم. جالبه که سالها قبل پاکسازی اسلامی داشتم ، کل نمادها رو ...

قربونت بشم

کارخوبی کردی

همینکه به نمادشناسی اشراف داشتی و داری ،سه هیچ از بقیه جلویی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام دیشب که شوهرم اومد خونه شام خورد استراحت کرد بهش گفتم بیا بالای کمد دیواری بریزیم به هم وسیله‌ای که نمیخوای بریزیم بیرون خیلی به هم ریخته شده گفت چیزی که بالا نیست 🤔گفتم رفتم بالا جا برای یه میخ نبوده از بس همه چی درهم بر هم شده نیمد خودم رفتم همه رو ریختم پایین دستمال کشیدم به بهانه مدارکی که کدومش لازم داره بردم پیشش نشون دادم بهش دید اوففف اینجوری نمیشه من هی در رفت اومد بین پذیرایی اتاق باشم اونم با دوقلوهای چهارساله خیلی شیطون که ریخت و پاش ها. رو بدتر میکنن خودش اومد با حوصله تمام وسایلها بررسی کردیم و کمد دیواری ای که جدا نبود واسه یه میخ نصفش خالی شده و جای یه چمدون بزرگ خالی هست و حدود سه تا کارتن وسایل دورریز کاغذ باطله ریختم بیرون اون وسایلهایی هم که مونده با کارتن چیدم ولی به دلم نیست درسته جای مخفی خونست ولی از اینستا سه تا باکس برزنتی سفارش دادم عین هم که همه رو دسته بندی کنم اون موقع از وضعیت کمد دیواری راضی میشم

دیروز بعد از ظهر هم یه سری داروی عطاری دادم مادرشوهرم چون استفاده نداشتم حدود چهارتاظرف خالی شد که دیگه لازمم نمیشد گذاشتم کنار برای ادویه های مامانم که تو نایلون گذاشته

یکماه هست هیچ چیزی خرید نداشتم دارم پولهام جمع میکنم به اضافه روز زن به شوهرم گفتم کادو نخریا من همه چی دارم چیزی لازم ندارم جاش ششصد پول بده بذارم روی پس اندازم کمد دیواریم نجار بیاد برام چهارتا کشوی جادار درست کنه )کمد دیواریم فقط درب داره و یه رگال خالی هست)بعد یه دراور چهار کشو دارم اونو بدم مامانم در عوضش یه مقدارم مامانم بهم پول میده در نهایت اتاق خوابم فقط یه تخت داره و یه آینه و کمد دیواری خیلی فضا خالی و مینیمال میشه با این کار

اینام خروجی های روز جمعه بود چمدان و یه پارچه که مادرهمسرم از کربلا سیزده سال پیش آورده بود با سلیقه من جور نبود یه دست لباس واسه استخر که برای خواهرم بود به امید اینکه یه روز برم استخر ثبت نام کنم که هیچ وقت جور نشد و یه سری لباس که سایز من نیست و اون سبز رنگه هم یه گربه هست که خودم دوران نامزدی گونی بافی کردم با یه پلنگ صورتی که اون پلنگ صورتی انداختم کف اتاق بچه ها این گربه رو خروجی دادم +یه مقدار از این دیس های انگشتی مرغ خوري که اوائل ازدواج یعنی سیزده سال پیش هدیه گرفتم دریغ از یه بار استفاده 

 به غیر از اینا یه دستشویی ازاینا که میخوان کودک رو از پوشک بگیرن آخر کار گذاشتم پلاستیک نو و سالم یکبار استفاده نشده بود بچه هام دوست نداشتن و  دو جفت کفش مجلسی مشکی که پاشنه خیلی بلندی داشت نمیتونستم راه برم باهاش و یک پاشنه پنج سانتی که رنگ آبی کاربنی داشت چهار ساله استفاده نکردم و مجلس عروسی اینام که حدود سه ساله نداشتیم اقوام بعد کرونا همه ‌بدون مجلس رفتن سر خونه زندگیشون و برام دیگه بلا استفاده بود ( در مجموع چهار تا کفش دارم یه اسپرت و یک راحتی یه نیم بوت و یه تابستونه دارم توی جاکفشی ) یک جفت کفش شوهرم رفت جزو خروجی  شوهرمم در کل سه تا اسپرت داره یه مجلسی  دوتا کفش کار چون فنی کار هست 

مانتوهام چهارتا مانتو دادم خروجی که سالهاست به خاطر رنگ و سایز نبودن بلا استفاده مونده بودن و یک جفت نمک پاش که شکل گاو بود سیزده سال پیش توی جهازم خریدم که اونم تو کابینت فقط دردسر تمیز کردنش واسم مونده بود رو جزو خروجی ها گذاشتم یه ترازو وزن کشی که خراب شده بود و یه ساعت که اگر شوهرم میفهمید نمیذاشت بندازم بیرون ولی من در غیابش انداختم بیرون هر دو خراب  بودن نمیدونم چرا شوهرم دل نمیکند ازشون ولی اینجورم نیست که یادش بمونه چی تو خونه بوده که الان نیست 

یه استند گل سه طبقه دارم که جزو خریدهای هیجانی چهارسال پیشم هست در صورتی ک من گلخونه دارم و پر از گل اونم باید یه جوری که همسر نفهمه تیر خلاصش بزنم 

تنها چیزی که نمیتونم مینیمال بشم گل های خونمون هست طبیعی هستن و خیلی واسه نگهداریشون زحمت کشیدم و قد کشیدن بعد عکسش میفرستم بگین چیکار کنم باهاشون کم هستن یا زیادن


اینام خروجی های روز جمعه بود چمدان و یه پارچه که مادرهمسرم از کربلا سیزده سال پیش آورده بود با سلیقه ...


خسته نباشی عزیزم 


وای گفتی ساعت، ما تازه اومدیم خونه جدید. اشپزخونمون اپن نیست

دیروز داشتم به شوهرم میگفتم ساعت از اشپزخونه دید نداره یهو امروز رفتم تو حیاط دیدم یه ساعت دیواری درب و داغون بیرونه. گفتم این چیه گفت اوردم برای اشپزخونه دیگه 

بخدا نمیدونستم بخندم یا گریه کنم 😁😭



من یه سری اسلایس های کوچیک چوب داشتم برای کارای هنری بود. همش تو دبه های بزرگ بودن چندباری ازشون کم کرده بودم ولی بازم زیاد بودن دیگه در یک اقدام همه رو ریختم تو پلاستیک گفتم ببرم لوازم هنری ها شاید بخرن یا همینجوری بدم بهشون. که یهو شوهرم از راه رسید و گفت من لازمشون دارم و برد تو مغازه ش 😁 بهش میگم اونجا مغازه س یا انباری

  

یه دفتر قدیمی خیلی بزرگ دارم که خیلی هم سنگینه که قدیما لا به لاش گل خشک میکردم  و یه سری برگه هاش رنگ گرفته از گل ها

نمیدونم باهاش چیکار کنم حیفم میاد بندازمش دور

اینقدرم بزرگ و سنگینه برای دفتر دم دستی یا حساب کتاب نمیشه استفاده ش کرد

یه سررسید دارم که خرج و مخارج خونه رو داخلش مینوشتم. ولی چون خوشم نمیومد ازش الان داخل یه دفتر دیگه مینویسمشون. ولی قبلی هارو هم لازم داریم. باید بشینم همه رو وارد دفتر جدید کنم و بعد بندازمش دور


دو تا دفتر هم دارم از خیلی سال پیش ها که توش هم خاطره مینوشتم هم نکات روانشناسی کتابایی که میخوندم  و هم دستور کیک و شیرینی و ... هروقت میخوام بندازم دور دلم نمیاد ولی دیگه به دردم نمیخورن. خاطرات خوبی هم یاداوری نمیشه برام با دیدنشون. پس نگه داشتنشون لزومی نداره


دیشب لباس هارو از تو چمدونا و باکس ها و ساک ها اوردم بیرون که بچینم تو کمد ولی دیدم حجم لباسام خیلی زیاده و کمد دیواری جوابگو نیست. بنابراین دوباره چپوندم داخل باکس ها تا سر فرصت بازم یه مقدار ازشون کم کنم.... من دراور ندارم و خونه جدیدم کمددیواریش هیچ کشویی نداره. موندم لباسامو چیکار کنم؟ همینجوری بچینم کف قفسه ها یا براشون باکسی چیزی تهیه کنم...


اینجا هم یه قسمت از کمد دیواریه که فقط کارتن هارو به تفکیک گذاشتم داخلش تا سر فرصت هر طبقه رو بیارم بیرون و جدا بررسی کنم و اضافی هارو خارج کنم

اشپزخونمم جا نداره یه سری وسایل خوراکی و بهداشتی و برقی و... به ناچار اومدن اینجا 

سلام به همه همگی خسته نباشید.خوب من می دونید باردارم وبنا به دلایلی استراحت لازم داشتم در نتیجه فهالیت تعطیل ولی از شرایط خونه راضی ام‌به جز قسمت مربوط به همسرم.یه سری وسایلم هست که الان بهشون دسترسی ندارم انشاا..‌بعد زایمانم

برم سراغشون در مجموع فکر کنم یه ککیسه پلاستیک خروجی داشته باشم چون قبل از اومدن به این تاپیک پامسازی کرده بودم.اما هوب دست خالی هم نیستم امروز

شادی صدام کنید

این عکس مطبی که امروز رفتم.اب نماش وگلدونا قشنگ بود ولی اون منحنی چوبی واون جای گلدون سفید زیر پنجره اضافه است‌.با توجه به این اب نمای بزرگ تابلدی دیداری هم می تونهدحذف شه ولی اب سرد کن حزو امکانات رفاهی بیماره وبودنش لازمه.

خلاصه هر جادمیرم اونجا منیمال می کنم.اگه از خونتنون عکس نمی دید از محیط های عمومی عکس بدین ایده بگیریم.

تاپیک میشه فعال وبه ردز نگه دلشت

شادی صدام کنید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز