مینیمالیست شدن یعنی چی؟

پس اگه نزدیک خونواده ت هستی از مادر یا خواهری کسی برای چیدمان اثاث کمک بگیر و ناهار هم نگهشون دار

یه برنامه ناهار و شام که سریع حاضر میشه با وسایلش همیشه تو خونه داشته باش 

مثلا زرشک پلو مرغ، شامی کباب و گوجه و سیب زمینی سرخ شده، کوکو اسفناج یا سبزی و... 

مهمون اومد که راحتی نیومدم برنامه رو برای خودتون استفاده کن که دغدغه ذهنی نداشته باشی 

یه سری چیزها رو مثل شکلات یا تخمه و پسته رو همیشه کمی تو خونه داشته باش برای مهمون سرزده 

هرچند که مهمون سرزده نباید توقع تدارک انچنانی داشته باشه گلم 

برای ریخت و پاش منزل هم تا اونجا که تمیزی اساسی باید باشه اینکارو انجام بده، ریخت و پاش اسباب بازی و معمول خونه ای که 3بچه کوچیک توشه رو که همه متوجه هستن، سخت نگیر

چه باحال

سوال برام پیش اومد چرا برا خونه خلوت مینیمالیسم هم نیرو خدماتی دارین؟

امروز از صبح همه جای خونه رو دنبال خروجی میگشتم😅

و اما خروجی هایی که موفق به پیدا کردنشون شدم😍

یه سبد و همزن پلاستیکی

 دم کنی

وقتایی که بیرون میرم و وسیله یا لباس غیر ضروری نمیخرم برام مثل خروجی دادن و پاکسازی خونه دلچسب و دلنشینه❤️

از خروجی دادن هم دلچسب تره

خروجی آدم کلی افسوس میخوره چقد پولش دادم چقد ازش نگهداری کردم 

ولی جلوگیری از ورودی غیر ضروری آدم کلی به خودش افتخار می‌کنه ک پولم حیف نکردم و خونه م شلوغ نکردم و از این دست افکار مثبت تو سر آدم میچرخه

عزیزم ربطی نداره 😄

 خونه بزرگه، رفت و آمد زیاده منم دست تنهام و درعین حال دوست دارم خونم مثل عید نوروز همیشه تمیز باشه 

انباریمون سقفش خیلی کوتاه ست باید سر رو توش خم کنی و خیلی گرمه، 3متر طولشه و 1/5 عرضش 

وسایلی که داخلشه از چهارپایه و بخاری و چیزهایی که بالا نیاز نیست ولی لازمه داشته باشیم اونجاست 

هرسری بچه ها و همسرم میرن چیزی که لازم دارن بردارن کلی ریخت وپاش میکنن فوقش جمع هم بکنن تا دم درش پخشه، ولی کمکیم که میاد همه رو برام خیای مرتب میکنه و تمیز تحویل میده.این قسمت رو دوماه یه بار به جز تمیز کاری خودم باید کمکیمم باشه. 

حیاط خلوتمون یه درتوری صاحبخونه کنارش بوده، خیلی وقته به همسرم میگم اینو ببر بالا پشت بوم یه گوشه بذار، دیگه این سری برده، همسایه بغلی خونه ش رو میساخته کلی سیمان ریخته رو دیوارهای حیاط خلوتمون، هیشکی تمیزنمیکرده، دوتا پسر بزرگام که نیستن همسرجان صبح میره سرکار بعد از ظهر میاد ناهار و استراحت بعد دوباره میره سر کار آخرشب میاد که واقعا خسته ست مگر اینکه روز تعطیل اگه کار دیگه نداشته باشه بهش بگم 

دیکه نظافتیم که اومده چهار پایه گذاشته تا لبه دیوار و کف حیاط خلوت رو برام سابیده

یه نیمکت بزرگ همسرم از سرکار اورده +یه سری دیگه خرت و پرت واجب مغازه ش موقتا گذاشته بودن تو پارکینگ، اینا رو با کمکیم بردیم تو انباری و همه دیوار و سقف و کف پارکینگ رو برام شسته و خشک کرده، الان پارکینگ به جز موتور و ماشین همسر و دوچرخه پسرم و یه جاکفشی خودمون هیچی توش نیست. من اینو دوست دارم. 

باغچه رو عیدی گوجه و بادمجون و خیار سبز کاشتیم الان دیگه برداشتشون تموم شده، همه باغچه رو نظافتیم برام تمیز کرده،کف حیاط رو جارو زده. آشغالها رو هم برده سرکوچه. 

تو حیاط فقط یه سطل اشغال و جارو خاک انداز و یه اویز لباسه+یه ظرف آب برای پرنده ها. 

سرویس بهداشتی هم اساسی جرمگیر زده تمیز کرده+در و پنجره ها و اینه و... 

پس ربطی به خلوت بودن نداره گلم 

ممنونم عزیزم اما 

با بچه کوچک دیگ نمیشد بیشتر ازین استراحت کنم 

نوبت حمومش دور روز گذشته الان بردمش حموم 

ی کیف برزنتی  دارم برا پوشک و شیشه شیر و ی دست لباس بچه ..چند روزه پیش کرم ضد افتابم پرید رو ش  پاک نشد امروز اونو شسستم  و کالج‌های خودمو 

ی مقدار آلو همسرم از باغ آورده اونا رو شستم که لواشک بپزم فعلا آلبالو گذاشتم یخچال  ببینم چیکارشون کنم 

سفره دم دستی دوتاشونم کثیف بودن شستم 

همینام نیاز به انرژی زیادی داره 

خداقوت گلم

سلامت باشید عزیزم ، خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه .

سال ۱۴۰۰ هم ۳۵ سال بود بیماری قلبی داشتن و هم کرونا گرفتن و متاسفانه با رفتن به بیمارستان به فاصله ۱۲ روز از همدیگه به رحمت خدا رفتن . 😔😔😔😔

هیدوا جان چه خوب که کمکی داری 

راستش شهر ما کوچکه و بواسطه شغلم شاید خیلیا منو بشناسن ازون لحاظ  دوست ندارم کمکی بیاد خونم  ..دوست دارم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم  منظورم اینه چه کارایی رو بسپرم  بهشون 

 البته شوهرم مخالفه نمیدونم  چیکا کنم 

اما من خیلی به کمکی نیاز دارم 

با دو بچه و شاغل بودنم اصن انرژی برام نمی‌مونه 

آره این کارا واقعا نیاز ب کمک هست

اینجا خونه آپارتمانه از این کارا نداره

من فقط یه کمد دلم میخاد ببره انباری ک خیلی سنگینه کار دوتا مرده ک منم نمیتونم وقتی تنهام بگم کارگر بیاد 

کار خانم نیست ک بگم کمکی بیاد

شوهرمم اصلا موافقت نمیکنه اینو ببره

یا مثلا پاکسازی کمد و کشو و ایناست ک هیچکی جز خود آدم نمیدونه چی باید خروجی بشه ک کمکی اینجا هیچ کمکی نداره

بعد من ولی چون خیلی طول می‌کشه تا تصمیم بگیرم بذارم خروجی یا نه فقط دوست دارم یکی بود همفکری میکرد نمیذاشت اینقددطول بکشه یا اینکه یکی بود وسیله ای ک برا من خروجیه دقیقا نیاز داشت بهش میدادم و وسایلمونم با هم چنج میکردیم

مجلسی ها ومهمونی ها که اتو می کنم

روزمره ها انقدر حساس نیستم.بستگی به جنس هم داره بعضی شال وروسزی ها حالت پف دار یا پلیسه های ریز دارن که چروک شون مشخصنیست.

اره . بابا غصه نخور کم کم انجام بده مطمئن باش همه میدونن اینا نتیجه زندگی مجردی شوهرته . من که با همسایه ها هم صمیمی بودم .خونه هنوز ریخت و پاش بود میومدن و کاملا براشون عادی بود چون خودشونم همین وضع داشتن . همه شهر غریب بودیم . تا خونه رو به راه میشد دوباره میرفتیم اونور و دوباره روز از نو ریخت و پاش شوهر از نو . 

دقیقا همینطوره عزیزم دیروز  تو یه مغازه ی لوازم خونگی یه ظرف خیلی خوشگل دیدم قیمتشم مناسب بود ولی دیدم اصلا نیازی بهش ندارم فقط یکم از پشت ویترین نگاش کردم از دیدنش لذت بردم و رَد شدم اون که تونستم به خریدنش غلبه کنم خیلی بهتر از خریدش بود

ولی قبلنا کلی با خودم کلنجار میرفتم که اگه گرونم باشه بخرمش

منم به هرکسی اعتماد نمیکردم 

ایشون مستاجر داداشم بودن 

وضعیت زندگیشونو به واسطه زنداداشم دیده یا شنیده بودم 

اوایل هرلباس یا وسیله ای میخواستم بذارم خروجی میدادم به او، چون زن داداشمم میداد

هرچی لازم داشت خودش برمیداشت هرچیم نیاز نداشت میداد به خونواده خواهراش که اونام وضعیتشون خوب نبود از این اخلاقش خوشم میومد که الکی واسه خودش انباشت نداره... 

دیگه کم کم غیرمستقیم گفت اگه کاری دارید میتونم بیام کمکتون. منم هرچند وقت یه بار زنگ میزنم بیاد

اومدنی پیاده میاد ولی رفتنی براش آژانس میگیریم کرایه رفت و برگشتشم بهش میدم 

کارگرهای نظافت تو خونه پذیراییم میشن

اب، شربت، چایی، میوه وگاهیم که مثل عید که طرف از صبح میاد تا شب کار میکنه ناهارم باید بدی گلم 

اما کمکی من نمیتونه حین کار چیزی بخوره میگه سنگین میشم نمیتونم کار کنم بعدشم نمیشینه میگه باید برم. من شربت و میوه و گاهیم که از صبح تا ظهر هست هرچی برای خودمون درست کنیم برای اونم میدم ببره

کارهم بستگی داره تو چه موقعیتی باشم 

تو اثاث کشی میاد کمکم خونه جدید رو تمیز کنیم

شیشه ها، پنجره ها، سقف، دیوارها، کف خونه، سرویس بهداشتی، حیاط، پارکینگ و... 

یا خونه ای که داریم تحویل میدیم تمیز میکنیم برای تحویل دادن 

موقع اثاث بردن هم خودش و هم شوهرش میان کمکمون

همسرم مثل دستمزد کارگر بیرون برای شوهرش حساب میکنه.. 

موقعیم که زایمان کرده بودم مامانم باهام قهر کرد سر بچه چهارم، ایشون رو بردم بیمارستان مثل یه همراه بیمار کمکم بود بعدشم که مهمون ها میومدن یه هفته اول، صبح و بعدازظهر میومد ازشون پذیرایی میکرد، ظرفها رو میشست، جارومیزد، بچه رو نگه میداشت من آشپزی کنم و... ولی به کسی نمیگفتم کمکیمه

میگفتم دوستمه فقط زن داداش و داداشم میدونستن. 

الانم کسی نمیدونه کمکی دارم 

الان که میگم بیاد 2ماه یا سه ماه یه بار، در حد همون کارهای حیاطها و پارکینگ و باغچه و تمیزی دیوار و شیشه ها و پنجره ها، پشت بوم،تمیزی مبل ها و لکه گیری لوازمه و... 

هرچیم بخوام بدم خروجی میدم به ایشون میگم هرکدومو تونستی استفاده کن هرچی نخواستی بنداز دور... 

خروجی فردای من :

  شوهرم  

 که باهاش دعوا هم کردم و الانم دوسش ندارم پس میره توی خروجیها. داره میره برای کارش یه شهر دیگه