2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1738711 بازدید | 44704 پست
من اگه بخوام این چالش رو برم باید یکسال هر روز سی تا خروجی بزارم فکر نکنم بازم تموم بشه😇

ماشاالله بهتون😄

عوضش خیلی کیف میده

البته من کلا این مدلی بودم انگار

فقط اسمشو نمی دونستم

هیچ وقت اهل زیاد خریدن و خیلی نگه داشتن نبودم

البته فکر کنم تلاش شما ارزشمندتر

چون هم نیاز بیشتری به این سبک و تاپیک داشتید

و هم این که تلاش بیشتری برای تغییر رویه قبلی باید بکنید

مانا باشید🥰

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اساتید در این حد لب پر شدن ظرف قابل نگهداری هست یا بندازم بره؟🤐

چندروز پیش داشتم به خواهرم میگفتم من ظرفی لب پر بشه بی معطلی میذارم خروجی چون از ظرف لب پر خوشم نمیاد. بهم گفت اگه من بخوام اینطوری پیش برم باید کل کابینتارو بذارم خروجی😁 چون ۱۵ ساله ازدواج کرده ظرف لب پر زیاد داره

دیدم حق داره مخصوصا تو این گرونی با یه لب پر شدن ساده اگه بخوایم بذاریم خروجی خیلی به ضررمون میشه هم اقتصادی و هم اینکه مصرف گرایی میشه. 

ولی بازم این مورد شخصیه و بستگی به خودت داره عزیزم. 

چون این لب پرش زیاد نیست به نظرم با یه سمباده ی نرم سمباده بزن تا کاملا یکدست و صیقلی بشه و هم دستتو نبره و هم اصلا مشخص نشه که لب پر شده 

ممنون عزیز من از وقتی پست شما رو دیدم گفته بودید صفحات اول تاپیک این چالش هست ولی من با این که یه م ...

پست تون حالمو خوب کرد

خوشحالم که شما هم این حسو تجربه می کنید

من قبل از عید دی ماه پیدا کردم تاپیک رو

از اول شروع کردم به خوندن

عالی ترین خونه تکونی مو از همون موقع شروع کردم باهاش به لطف دوستان

و الان صفحه ۱۱۷۳ هستم چون یواش یواش میخونم و لذت می برم و خیلی چیزا یاد گرفتم

می تونم بگم بهترین تاپیکیه که تا حالا دیدم

چندروز پیش داشتم به خواهرم میگفتم من ظرفی لب پر بشه بی معطلی میذارم خروجی چون از ظرف لب پر خوشم نمیا ...

سپاس دوستم🌸

یه روزم میگم سخت بود ولی من انجامش دادم...!                    در من دختری ساز امیدواری میزند..🍃🌠
بله اینجوری هم میشه...البته از کم به زیاد ذهن رو عادت میده به خروج گذاشتن و دل بریدن کم کم...

درست می فرمایید

مبینا جان هم همینو گفتن و من تایید کردم

ظاهرا من از ظن خود گفتم به قول مولانا😅

چون مدل خودم مینی‌مالیسته

ظاهرا هر کس نسخه خودشو داره که باید sort کنه از کم به زیاد یا زیاد به کم

خانمهایی که لباس عقدتون رو فروختین پس یادگاری و خاطرات چی میشن

توی البوم عکس تو گالری گوشی😁

یه روزم میگم سخت بود ولی من انجامش دادم...!                    در من دختری ساز امیدواری میزند..🍃🌠
پست تون حالمو خوب کردخوشحالم که شما هم این حسو تجربه می کنیدمن قبل از عید دی ماه پیدا کردم تاپیک روا ...

خیلی حس خوبیه منم از اول شروع کردم همرو خوندم کلی چیز جدید یاد میگیریم

یه روزم میگم سخت بود ولی من انجامش دادم...!                    در من دختری ساز امیدواری میزند..🍃🌠

#چالش-هفته-پانزدهم

چون هفته آینده مهمان دارم امروز پانزده خروجی رو یکجا انجام دادم...


بالاخره بعد از مدتها همسرم کلمه بنداز رو در مورد پیراهن هاش بیان کرد.

8 تا پیراهن اداری ویک تکپوش . یک کمربند.... در مجموع ده عدد از همسر. درون کیسه بخشیدنی ها قرار میگیرند.چهل تادیگه پیراهن داره.


یه سالنامه که همسرم داخلش اطلاعات داشت و مابقیشو منو پسرم به عنوان چک نویس استفاده کردیم. درحال کندن برگه های اطلاعات همسرم بودم که گفت چه کاریه؟بنداز ....و من😄


دوتا کراپ و تاپ. که تاپ بعد از رنگ مو کاملا خارج میشه


حمام تمیز هست ولی دلم خواست نظم بهتری به وسایل داخلش بدم......معمولا شامپوها قسمت اصلی حمام هستند .تک تک بدنه هاشون رو شستم و خشک کردم و گذاشتم سرجاشون.ته شامپو بدن رو هم واسه شستشو لباسها استفاده کردمو یه جدید جایگزین شد.

قسمت رختکن هم یه طبقاتی داریم. که برای خمیر ریش و شامپوهای آک و لوسیون های بدن و وازلین و... که باز تک تک شستم و خشک کردم. همسرم دید گفت ژل اصلاح و کف ریش رو بندازه بره. من که استفاده نمیکنم... من 💃💃💃💃....


شلوار لی وقتی رنگ روشن هست حس میکنم بعد از مدتی نیاز به شستشوی اساسی داره. مثل مامانم با برس قالی افتادم به جونش... مثل روز اولش شد.. جوگیر شدم شلوار و شلوارک پسرمم رو هم اینجوری سابوندم.

تمامی رختخواب ها چک شدند و گذاشتیم اتاق مهمان.

مابقی روز رو  قراره استراحت کنیم.

امروز اومدم خونه مامانم 

و یه شیشه ازونا ک شبیه شیشه مربا های خودم  که گفتم حبوبات کم کاربرد و توش میریزم داشت ..زدم بغلم دارم میبرم خونمون 😀

مامانم ی اخلاقی داره هرچی بخوای اصن نه نمیگه ..اصن نگا نمیکنه چی باشه ..میگه ببر مامان جاااان 

صبا هستم 
خوش اومدی به تاپیک ما💐 عزیزم تاپیک که نمی تونی این همه صفحه بخونی هر روز به اینجا سر بزن با ما پیش ...

منو تشویق کنید پس

و البته خودتونو

که انقدر تاپیک عالی بوده که من از دیماه شروع کردم به خوندم و الان صفحه هزار و خورده ای هستم😇

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز