پارسال بهمن کارای خونه تکونیمو عیدمو انجام دادم+پاکسازی
همیشه قبل عید نوروز و قبل شروع پاییز خونه تکونی رو دوست داشتم
چند سال بود به خاطر کوچیک بودن پسرم اونجور که دلم میخواست نمیتونستم به این کار برسم
الان الحمدلله کم کم داره زندگیم به رول سابق برمیگرده،دوست داشتم خونه تکونیم تو شهریور انجام بدم دیدم شاید بریم مسافرت و نتونم خوب به کارام برسم.
خلاصه اینکه امروز موکت و فرشهای آشپزخونه و هال و اتاقها و راهرو،رو تحویل قالیشویی دادم و مبلهام وقت داد که فردا عصر بیاد همینجا تو خونه برام تمیز کنن،راستش همیشه مبلهامو میدادم قالیشویی نمیدونم این سری تو خونه خوب تمیز میکنن یا نه...
امروز یه خورده اسباب بازی هایی که پسرم دیگه باهاشون بازی نمیکرد و چند تا لباس بچه ها که کوچیک شده بودن و دوتا استکان از دو دست استکانی که مونده بود رفت خروجی.دو تا استکانمم ظهر موقع درست کردن ناهار سیم هندزفریم گیر کرد بهش و شکست!داشتم فکر میکردم یه چیزی هست که همسرم موقع مربا خریدن از این استکانیها میگیره که کارایی داشته باشه!!😶🌫️😶🌫️
یه مقدار غذا هم فریز کرده بودم+دو سهم مرغ فریزری اونهام رفت خروجی.
اینهایی که میره خروجی اکثرا تحویل یه بنده خدایی میدم که گاهی میاد تو کارای خونه کمکم.فردا هم بهش گفتم بیاد کمکم شیشه های هال و حیاط و سرویس ها کمکم تمیز کنه البته همسرم در جریان نیست چون هم به خونوادشون میگن🙃 و هم میگه نیازی نیست انقدر خودتو خسته کنی 😑
چند تا گلدون گندمی هم دارم که اونجور که میخوام سرحال نیستن،این خانمی که میاد کمکم، دستش واسه گل و گیاه سبزه(اصطلاح ما که خوب میتونه گیاه رو پرورش بده🙂) فردا میدم بهش ببره