2777
2789

از وقتي دختر دومم دنيا اومده نميدونم چرا نسبت به اولي اونقدر بي تفاوت شدم فك ميكنم اون خيلي بزرگه و بااااايد همه چي رو متوجه باشه البته ٦ سال و نيمشه

و خيلي ازش توقع دارم كه مثلا سر صدا نكنه صداش درنياد آروم باشه داد ميزنم سرش دارم اذيتش ميكنم حتي دلم نميخواد ديگه زياد بهش محبت كنم احساس بدي دارم اينكه مادر بدي شدم!!نو اومده به بازار...طفلي دخترم

شما كه غريبه نيستين نه اينكه اولي رو دوس نداشته باشما ولي انگار دومي برام عزيزتره!!!بچه ها من إحساسم اعمالم طبيعيه؟؟عذاب وجدان دارم

از طرفي هم دست خودم نيست

تازه دارم ميفهمم ته تغاري كه ميگن عزيزه يعني چييي


شوهر رو باید بگیری همچییین پخته بزنیش که بفهمه دنیا دست کیه  

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

آره عذاب وجدان داشته باش خییلی چون کارتون خیلی غیر انسانیه حتی دارین بچه اولتونو از دومی زده میکتی ...

والا دست خودم نيست😞

شوهر رو باید بگیری همچییین پخته بزنیش که بفهمه دنیا دست کیه  

بیخیااااال

اونکه هنوز جوجس

نذار فک کنه بی پناهه

با خواهرش بد میشه ها

بذار بدونه مادر بهترین تکیه گاهه

یکار نکن تو شش سالگی بالشت بشه همدم گریه هاش

به خودت بیا ....



تو آن گل مریمِ سپیدی بی تو دلم شوری و امیدی دیگر به دنیا ندارد...🌸💮
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز