بهترین یا سخت ترین قسمت دوران بارداریتون رو به خاطر دارید؟

بارداری من بینهایت سخت بـــــــــــــــود😭😭 

اول ک ویار شدید داشتم تا پنج ماه 

بعدم لکه بینی باعث شد تا پنج ماهگی شیاف استفاده کنم لکه بینیم ک تموم شد کیست مویی گرفتم بینهایت وحشتناک بودالانم ک بهش فک میکنم گریم میگیره کیست مویی ک گرفتم بهم گفتن عفونت کل بدنتو گرفته واسه جنین خیلی خطرناکه.زخمم هم باز بود هر روز باید شست و شو میشد هر بار ک میشستن من هزار بار میمردم و زنده میشدم😭😭😭😭😭😭😭😭

ماه های اخر هم از بس کمر درد میگرفتم نمیتونستم حتی ۱ثانیه بیاستم ی قاشق بشورم

و تو کل نه ما هم ک استرس زایمان طبیعی رو داشتم ولی خدا کمک کرد نی نیم بریچ بود سز شدم

دختر دایی منم تو ماه اخر با بند ناف بچش خفه شد اونم طبیعی ب دنیا اوردش جای بندناف تو گردن بچه مونده بوده

پسر. یادختر هیچ فرقی نمیکنه مهم یه بچه سالم وصالح داشته باشیم وشکر گذار باشیم خداوند مهربان هردردی رو که میده درمون هم میده خداوند هیچ وقت بد بندشو نمیخواد به هرکس میده یا نمیده یا چندتا میده خداوند صلاح اون دم رو دیده .  خدایا سپاسگذارم

سخت ترین قسمت بارداریم زایمان طبیعی ام بود که دوازده ساعت طول کشید. بعدشم ایراد گرفتن های اطرافیانم بود که در مورد وزن کم بچه ام و اسمش  و چیزهای دیگه نظرات منفی بهم دادن اینطوری خستگی بارداری و زایمان به تنم موند.

ممنونم عزیز

تقریبا هیچ کدوم از راه ها بهم کمکی نکرد خودش تو ماه هشت کمتر شد الانم گاهی اوقات هنوزم حالت تهوع میگیرم

من الان خاطرات بدی دارم

نفس کشیدنم سخت شده

نمیتونم رو پشت بخوابم

لگن و کمرم بشدت درد میکنه

معدم درد میکنه

😔😔😔😭خیلی سخته این روزها برای من 

بهترین لحظه شنیدن صدای قلبش و اینکه گفتن پسره و سالمه بدترین عمل سرکلاڗم تنگی نفس شدیدم الانم که تپش قلب و تنگی نفس و افسردگی حاد دکترم برام زده vgr زایمان زودرس خیلی میترسم توروخدا دعا کنین حداقل بچم تا ۴ ماه دیگه بمونه همش تکوناشو تو واڗنم حس میکنم میترسم اومده باشه پایین 

من که تقریبا هر دور ورز یکبار با همسر در حال بحث و جدالیم. از اول بارداری تا الان  که نزدیک 5 ماهمه بیشتر از کل دوران مجردیم گریه کردم و غصه خوردم.اولین بارداریمه و متنفرم از این روزا.هیچ حسی به نی نیم ندارم هنوز و بابت این موضوع دلم براش میسوزه.شوهرمو هیچ وقت نمی بخشم چون تو این مدت مراعات نکرد...نه وقتی ناراحتم کرد عذر خواهی کرد و نه وقتی حالم بد بود سراغم اومد. حرفایی تا الان تو این دوره ازش شنیددم که خیلی دلم شکست.و دیشب دیگه به خدا حوالش دادم.خسته شدم...

آره دوروز به زایمانم کمردرد عجیبی گرفتم و نمیتونستم چپ و راست شم اخردلیلشم نفهمیدم بعدزایمان اون درد کلا رف حتما بچه کج و کوله شده بود اون تو😅😅والان حلماجونم ۵ماهشه

بهترین دورانشم شنیدن صدای قلبش اولین بارو اینکه فهمیدم دختره خیلی خوشحال بودم😍😍😍

وقتی موقع خواب میخاستم از این پهلو به اون پهلو بشم پسرم زودتر وول میخورد تواون پهلوم این کار منو سخت میکرد اما دوسش داشتم یا فک کنید تو یه جمعی باشی همه آروم نشستن ولی پسرم تو شکمم میرقصیدوجشن گرفته بود عاشق تکون خوردناش بودم من درکل از لحاظ جسمی بارداری راحتی داشتم و اذیت نشدم اما از لحاظ روحی شوهرم خیلی خیلی اذیتم کرد