پسر دایی خودم 25 سالش بود که به خاطر سرطان پیشرفته فوت کرد جوون و خوش تیپ نامزد هم داشت
یه روز که از اسکی با دوستاش برگشته بود خونه مامانش میبینه تب بالا داره همه فک میکنن سرما خورده همون شبش یهو چشماش چپ میشه و حالت تشنج بهش دست میده میبرن بیمارستان میبینن بله یه سرطان خیلی خیلی پیشرفته داره
در عرض 3 هفته فوت کرد هیچ کس باورش نمیشه پدر و مادرش هنوز فکر میکنن بچشون زندست ما همه خانوادگی داغون شدیم
خیلی سخته
شبی نیست که بهش فکر نکنم آخه از بچگی با هم همبازی بودیم انگار از وقتی فوت کرده یه جورایی افسردگی گرفتم