2777
2789
عنوان

کسانی که شوهرشان یا یکی از عزیزانشان اعتیاد داره اینجا مراجعه کنه

| مشاهده متن کامل بحث + 222396 بازدید | 281 پست
مهندس:در قضیه ساخت ساختمان ما تعدادی مهندس و معمار داریم .معمارهایی هستند که قادر به کارهایی هستند که مهندسین تحصیل کرده نیستند .حتی برای ترمیم آثار باستانی کار را به معمار می دهند تا به مهندس.
در اعتیاد هم همینطور است .ما بچه هایی داریم که از نظر علم اعتیاد حکم آن معماررا دارند بدون اینکه مدرکی داشته باشند اما شما در صدا و سیما به عنوان کارشناس از آنها استفاده نمی کنید.شما روانشناس و پزشک هایی را می آورید که تنها مدرک دارند اما تخصص اعتیاد را ندارند و حتی واحدی را کامل با این موضوع نگذرانده اند.بصورت تخصصی استفاده می کنید یعنی معمار را به رسمیت نمی شناسید در حالی که می توانید از آنها خوب استفاده کنید.

آقای شریعت پناهی: شما آنها رابه ما معرفی کنید .ما شورای سیاستگزاری سلامت در صدا و سیما داریم.در بحث مواد مخدر آنها اظهار نظر می کنند .خواهش می کنم این دوستان با شورای سلامت سازمان هماهنگی کنند تا از این عزیزان استفاده کنند.

س:چرا جلوی تبلیغات غلط در زمینه درمان اعتیاد گرفته نمی شود؟
سرهنگ کشفی: تمام این نقاط شناسایی شده اند .آنها که با تبلیغات سوء موجب انحراف مسیر درمان می شوند .35 تشکل در همایشی دعوت شدند و به کمپها 4 ماه وقت داده شد و در مورد درمانگاهها هم باید مجوز رسمی داشته باشند.
در آخر جناب مهندس نتایج این جلسه را اینگونه بیان کردند:

1)ما با افرادی صحبت کردیم و اکثریت با این سریال موافق بودند.این سریال جزء سریالهایی بود که حرف برای گفتن داشت و مسائل به نمایش گذاشته شد.
2) شیشه که خیلی توجه می خواهد و مسئله مهم اینکه شیشه ای یک اسکیزوفرنی است که رفتارش تحت اختیار خودش نیست و این نکته قابل بررسی این است.
3)مصرف کنندگان شیشه که درتوهم هستند به پای خود وارد پروسه درمان نمی شوند .آنها باید 15 تا 20 روز در قرنطینه باشند بعد می فهمند اسمشان چیست و...و آنوقت آماده می شوند برای درمان.
4)در سیستم کنگره معتقدیم اعتیاد جایگزینی مزمن است و مسمومیت نیست .موادمخدری که بصورت خارجی وارد بدن شده ،مواد شیمیایی مترشحه بدن را به هم می ریزد و شخص از تعادل طبیعی خارج می شود مواد مخدر بیرون جایگزین مواد مخدر درون می شود .(مثل انسولین و قند) برای درمان باید سیستم شیمیایی و عصبی بازسازی شود .که با اپیوم (تریاک) و اپیوم تینگچر(شربت تریاک) در حال درمان هستیم.
5)ما افرادی هستیم که مستقیم در رابطه با مصرف مواد هستیم .

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


در این جلسه هدایا و لوح هایی به رسم سپاسگزاری به عوامل مجموعه مستند شوک تقدیم گردید و نیز هدایایی به مسافرانی که در ساخت این مجموعه همکاری داشتند اهداگردید.

در پایان 11 نفر از مسافران با به پایان رساندن دوره درمان به روش تدریجی(DST) و دریافت گل رهایی رسما وارد سفر دوم شدند.

شعبه اصفهان:

**آقای امیر رهجوی آقای رضا پروانه ،مصرف تریاک،شیره،قرص،الکل ،حشیش،طول درمان 10 ماه
.................................................................................................................
شعبه رباط کریم:

**آقای حسن رهجوی آقای رضا دولت آبادی،مصرف تریاک و شیره و کراک،طول درمان 11 ماه و 15 روز
....................................................................................................................
شعبه کرج:

**آقای حبیب رهجوی آقای کیوانفر،مصرف تریاک،طول درمان 12 ماه و 20 روز
.....................................................................................................................
شعبه شاد آباد:

**آقای شهرام رهجوی آقای اکبری ،مصرف تریاک،طول درمان 13 ماه و 8 روز
**آقای فریدون رهجوی آقای رضا پیرایی ،مصرف تریاک،طول درمان 14 ماه و 5 روز
................................................................................................................
شعبه آکادمی:

**آقای حسن رهجوی آقای ابوالحسنی،مصرف کرک ،شیشه،تریاک،طول درمان 13 ماه و 12 روز
**آقای حسن رهجوی آقای هنربخش،مصرف تریاک،طول درمان 12 ماه
**آقای حمید رهجوی آقای کورش ،مصرف کراک،طول درمان 11 ماه
**آقای مهدی رهجوی آقای علی جلالی ،مصرف تریاک،طول درمان 11 ماه
**آقای علی رهجوی آقای حکیمی ،مصرف شیره و تریاک ، طول درمان 11 ماه و 20 روز (OT)
**آقای رضا رهجوی آقای ابوالحسنی ،مصرف ......،طول درمان 10 ماه و 4 روز

برای این عزیزان آرزوی توفیق و موفقیت در سفر دوم و تمام مراحل زندگی داریم .


--------------------------------------------------------------------------------
هیچ تلاشی بی نتیجه نخواهد ماند تو نیز اگر با ما همراه شوی عبور از یخبندان را به راحتی تجربه خواهی کرد.

http://www.ya3in.blogfa.com
سلام مامان گلی جون از راهنماییت..... ایشالا قسمت خودت...... راستی یه سوال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به کنگره 60 که زنگ زدم روش درمانش شیره تریاکه گفت ؟ ایا شوهر شما هم با این روش ترک کرد؟؟؟؟ الان پاکه؟؟؟؟ چه مدت؟؟؟؟؟؟ الان دیگه میلی به مواد نداره و سمتش نمیره یا شما مواظب شید ؟؟ راستی ببخشید انقدر سوال میکنم میدونم وضعیتم رو درک میکنید ولی بازم شرمنده از سوال هام؟؟؟؟ ممنون بازم از راهنماییت بوووووووووووووووووووووووس باااای تا بعد
اگه میخوای جشن دندونی و تولد بی نظیر و تک برا کوچولوتون بگیرید 09302984825
سلام هستی جان . من قبل هم گفتم شوهرم تحت درمان والان 6 ماهی هست که از سفر اولش میگذره.انشاالله رهایی روزی شوهر منم میشه.
ولی بزار برات درمورد شوهرم توضیح بدم
شوهر من واسه اینکه از مواد رهایی پیدا کنه اعتیادش از تریاک وشیره تبدیل به هروئین شده بود . دکتری که برای ترک اعتیاد پیشش رفته بود بهش گفته بود هروئین مصرف کن تاراحت تر اعتیادت ترک کنی .که این یک باور غلط
هروئین چون حالت خماریش زود از بین میره این باور غلط وجود داره که ترکش خیلی راحته.
خلاصه مصرف هروئین شوهرم زندگی مارو تباه کرده بود .دیگه سر کار نمی رفت .به من وبچه ام توجه ای نداشت .همش خواب بود . بخاطر رفتاراش هیچ جا نمی تونستم برم .بقدری از دستش خسته شده بودم که آرزوی مرگش داشتم
یه روز از خدا خواستم یا راهی پیدا بشه که د رمان بشه یا بمیره. یه روز توی اینترنت درمان اعتیاد سرچ میکردم که با کنگره آشنا شدم .نمی دونم چرا از همون اولش دلم خیلی روشن شد. امید پیدا کردم
با یکی از مشاوره ها صحبت کردم ازم خواستند برم اونجا تابا محیط وروش درمان آشنا بشم. هنوزم میگم رفتن من وشوهرم به کنگره سعادتی بود که نصیب ما شدو هدیه ای از طرف خدا.
یعنی تا خودتون نرید اونجا متوجه نمیشیدمن چی میگم
شوهر من یک مصرف کننده بیمار بود و من یک مصرف نکننده بیمار . هردمون حال خرابی داشتیم .به اصرا اونو به کنگره بردم جلسه اول مارو راهنمایی کردندوبا روش درمان آشنا شدیم .شوهرم از روش درمان خوشش اومد چون خبری از درد خماری نداشت
قدم اول این بود که شوهر من بایدتا سه روز هروئین مصرف نکنه وبعد از سه روز طبق برنامه مشاورش تریاک مصرف کنه
قدم دوم برای اینکه شوهرم به راحتی طبق برنامه جلو بره من باید اجازه بدم شوهرمتوی خونه موادش مصرف کنه
این کار دوتا حسن داشت یکی اینکه شوهرم طبق برنامه پیش میره ودوم اینکه بخاطر مصرف مواد مجبور نیست وقت وبی وقت از خونه بیرون برن وبا هرکس وناکسی بشینه تا موادش مصرف کنه واینطوری من کنترلش میکنم
فر فری جون اولا چه اسم کاربری باحالی داری .ممنونم از لطف شما که اینطوردرموردمن اظهار نظر میکنید
ولی فرفری جون بزار یه چیزیو بگم . من تا قبل ازاینکه با کنگره آشنا بشم خیلی آدم کم صبر وحوصله بودم سر خیلی از مشکلات کم میاوردم و خودمو عذاب میدادم .وقتی فهمیدم شوهرم اعتیاد داره خیلی خودمو آدم بدبختی می دیدم . چیزای خوبی که اطرافم بود نمیدیدم وفقط وفقط به سختی ها ومشکلاتم فکر می کردم وآرزوی مرگ داشتم
ولی وقتی با کنگره آشنا شدم واونجا قدم گذاشتم اولین چیزی که یاد گرفتم صبر بود . صبر در برابر تمام مشکلات
نه فقط اعتیاد شوهرم . آموزشهای توی کنگره 60 باعث شد من زندگی کردن یاد بگیرم . رفتارم با شوهرم عوض کنم . اونو بهچشم یه بیمارببینم که احتیاج به کمک داره . با دعوا وقهر چیزی حل نمی شه .
الان خدا را شکرآرامش به زندگی ما برگشته حتی با اینکه شوهرم هنوز اعتیاد داره وبه طور کامل درمان نشده
ولی من کنارش می مونم تا درمان بشه وهردومون از زندگیمون لذت ببرم
توی کنگره یاد گرفتم هر چی مشکلات بزرگتر باشند آدما پخته تر میشند . شاید خدا اینطور برای من مقدر ساخته بود که شوهرم اعتیاد داشته باشه تا من درکنارش باشم واین مسیرطی کنم تا خیلی از چیزای که توی زندگیم نمی دونستم ونمی دونم یادبگیرم .
کنگره60 توی یه مثلثی قرار گرفته که سه ضلعش عدالت / معرفت و/ عمل سالم تشکیل داده ودرمرکز محبت قرار داره. کسانی که شوهرشون یا یکی از عزیزانشون اعتیاددارند خیلی سختی می کشند . ولی اگه به آگاهی برسند خیلی راحت می تونند مشکلشونو حل کنند
فر فری جون اولا چه اسم کاربری باحالی داری .ممنونم از لطف شما که اینطوردرموردمن اظهار نظر میکنید
ولی فرفری جون بزار یه چیزیو بگم . من تا قبل ازاینکه با کنگره آشنا بشم خیلی آدم کم صبر وحوصله بودم سر خیلی از مشکلات کم میاوردم و خودمو عذاب میدادم .وقتی فهمیدم شوهرم اعتیاد داره خیلی خودمو آدم بدبختی می دیدم . چیزای خوبی که اطرافم بود نمیدیدم وفقط وفقط به سختی ها ومشکلاتم فکر می کردم وآرزوی مرگ داشتم
ولی وقتی با کنگره آشنا شدم واونجا قدم گذاشتم اولین چیزی که یاد گرفتم صبر بود . صبر در برابر تمام مشکلات
نه فقط اعتیاد شوهرم . آموزشهای توی کنگره 60 باعث شد من زندگی کردن یاد بگیرم . رفتارم با شوهرم عوض کنم . اونو بهچشم یه بیمارببینم که احتیاج به کمک داره . با دعوا وقهر چیزی حل نمی شه .
الان خدا را شکرآرامش به زندگی ما برگشته حتی با اینکه شوهرم هنوز اعتیاد داره وبه طور کامل درمان نشده
ولی من کنارش می مونم تا درمان بشه وهردومون از زندگیمون لذت ببرم
توی کنگره یاد گرفتم هر چی مشکلات بزرگتر باشند آدما پخته تر میشند . شاید خدا اینطور برای من مقدر ساخته بود که شوهرم اعتیاد داشته باشه تا من درکنارش باشم واین مسیرطی کنم تا خیلی از چیزای که توی زندگیم نمی دونستم ونمی دونم یادبگیرم .
کنگره60 توی یه مثلثی قرار گرفته که سه ضلعش عدالت / معرفت و/ عمل سالم تشکیل داده ودرمرکز محبت قرار داره. کسانی که شوهرشون یا یکی از عزیزانشون اعتیاددارند خیلی سختی می کشند . ولی اگه به آگاهی برسند خیلی راحت می تونند مشکلشونو حل کنند
رازشگفت انگیز زندگی بدون مشکل !!!!!!!!!


فقط افرادی عاری از مشکلات و مسائل هستند که دیگر در کنار ما نیستند. بنابراین، مشکلات یکی از نشانه های زندگی و حیات است. هر چه بیشتر درگیر مشکلات باشیم، زنده تر و فعال تریم.
مشکلات و پیشرفت ها با هم پیش می روند و نمی توان یکی را بدون دیگری در اختیار داشت.

این رویه ی برخورد با ناملایمات و مشقت ها، بیانگر چیزی است که می توان آن را نیروی روانی موفقیت نامید و موضوع آن چگونگی برخورد با موانعی است که با آنها روبرو می شویم. اکثر مردم از لحاظ فیزیکی و بدنی سالم اند ، اما از جنبه ی نگرش به زندگی ممکن است از سلامت روانی برخوردار نباشند.

راز آن، در این نیست که عاری از مشکلات باشیم، زیرا این گمان دست نیافتنی است ، بلکه داشتن یک روش مثبت و پرانرژی برای حل مشکلات است.

اکثر مردم از لحاظ فیزیکی و بدنی سالم اند ، اما از جنبه ی نگرش به زندگی ممکن است از سلامت روانی برخوردار نباشند.

چگونه بر مشکلات غلبه کنیم؟

یک بار هنرپیشه ی معروفی اظهار کرد: مهم نیست که شما به زمین بیافتید ، بلکه مهم این است که برخیزید. هر فردی مشکلات و سختی هایی دارد که باید با آنها مبارزه کند. کسانی از این عرصه سرفراز بیرون می آیند که مهارت رویارویی با ناملایمات را بدون از دست دادن اراده و انرژی شان داشته باشند. توصیف نیروی روانی دشوار است، اما می توان آن را در وجود کسانی یافت که با جسارت و شجاعت برای دستیابی به اهداف شان در حال مبارزه و تلاش اند.

در این جا سه قاعده که به توسعه ی سلامت روانی کمک می کنند را ذکر می کنیم:

قاعده اول: این یک مبارزه است نه مشکل.

دیگر از کلمه ی مشکل استفاده نکنید ، زیرا تداعی کننده ی احساس منفی است و مأیوس کننده است. در عوض واژه ی مبارزه یا چالش را به کار ببرید: ما با برخی از چالش های بزرگی روبروییم که باید آنها را حل کنیم. باید آنها را به مزیت تبدیل کرده و روی آنها کار کرد.

مبارزه و چالش واژه ای مثبت و انرژی زاست که بیشتر ما را برای کشف یک راه حل ترغیب می کند. چالش، نیمه ی پر لیوان است در حالی که مشکل، نیمه ی خالی لیوان است.
ارزشمندترین دارایی شما داشتن یک تفکر مثبت است.

قاعده دوم: چیزی به نام شکست وجود ندارد بلکه یک بازخورد است.

وقتی موشک های هدایت شونده از مسیر خارج می شوند ، حس گرهای بازخورد ، خطا را یافته و مسیر را اصلاح می کند. این آگاهی از خطا، موشک را قادر می سازد تا با دقت به مسیر صحیحش دست یابد.

همین نگرش را نسبت به خودتان داشته باشید. زمانی که مرتکب اشتباهی می شوید ، شکست محسوب نمی شود ، بازخوردی است که مکانیسم هدف یابی شما برای این که دوباره شما را به مسیر صحیح هدایت نماید ، به آن نیاز دارد.

برنامه نویسان رایانه ای می دانند هنگامی که برای اولین بار برنامه ی جدیدی را راه اندازی می کنند احتمالاً به طور صحیح کار نخواهد کرد و باید معایب آن را رفع کنند. آنها احساس شکست یا ناراحتی نمی کنند بلکه اصلاحات لازم را انجام داده و مراحل برنامه را بر پایه ی آموخته های خود تغییر داده و تصحیح می کنند.
بهترین واکنشی که شما در مقابل یک اشتباه می توانید داشته باشید این است که آن را به عنوان یک تجربه ی آموزنده بپذیرد.

هر گاه موضوعی مسیر غلط و نادرستی را بپیماید ، استقامت خود را حفظ کرده و به خودتان بگویید: چه بازخورد جالبی است، چگونه می توانم از این بیاموزم، چه طور می توانم آن را به مزیتی برای خود تبدیل کنم؟

افراد پر انرژی و مثبت نیز درست به اندازه ی دیگران در برابر مشقات و ناملایمات متأثر می شوند اما تفاوت موجود در پیامدهای بعدی آن است.

قاعده سوم: راه حلی وجود دارد ، همه ی کاری که باید انجام دهید یافتن آن است.

ممکن است دنیا پر از مشکلات باشد اما مملو از راه حل نیز هست. تشخیص این مطلب باعث می شود که نیروی خلاق ما به جریان بیافتد و خلاقیت ها را به حرکت درآورد ، لحظه ای که می گوییم: این سخت است، این موثر و کارساز نیست و یا این بسیار دشوار است ، در واقع خلاقیت خود را سرکوب کرده ایم.

ذهن تان را روی را ه حل متمرکز کنید. تصور کنید که وقتی چالش حل شود زندگی چگونه خواهد بود.

امتحان کنید بی شک نتیجه بخش است
شماره : #3RE: تفاوتهای درمان و ترک و علتهای ان

با سلام خدمت شما آقای صداقت و بازدید کنندگان گرامی
من این طور تصور می کنم که کنگره 60 در طول مدت فعالیت خود همواره تلاش داشته که این تفاوت ها را به سایر متخصصان که فعالیت خودشان را در زمینه اعتیاد ، پیشگیری و مهار دارند را انتقال دهد و همین طور به افراد درگیر به مواد مخدر که باوری در ناباوری به حساب می آید .
حتما همه دوستانی که هر دو حالت این سوال را تجربه کرده اند حرفهای بسیار زیادی برای گفتن دارند ،که من سعی کردم فقط کوشه کوچکی از آن را عنوان کنم .
شاید خیلی از متخصصان اعتقاد دارند که برای درمان اعتیاد روش های بسیار زیادی وجود دارد همانطوریکه راه های زیادی برای مصرف کردن وجود دارد ، این موضوع که شما مطرح کردید کمک شایانی به این ابهام خواهد کرد ، البته مدت زمان زیادی نیست که سایر کلینک های ترک اعتیاد تابلو های تبلیغاتی خودشان را از ترک اعتیاد به درمان اعتیاد تغییر داده اند، امیدواریم که روش خودشان را هم تغییر بدهند و در درون دنیای حرفه ای درمان اعتیاد قدم بگذارند ، واقعی بودن با واقعی وانمود کردن دو مقوله کاملا متفاوت است ،
ابتدا کمی از خصوصیات ترک اعتیاد و همین طور درمان آنرا مطرح می کنیم :
ترک اعتیاد :
شخص بیمار پس از ترک اعتیاد با مشکلات پیچیده ای دست و پنجه نرم می کند ، از جمله : کم خوابی و یا بی خوابی ، کاهش میل به غذا ،کمبود انرژی بدن در طول روز ، بی حوصلگی ، دل تنگی ، پرش افکار و... ) که مهمترین آن : میل شدید به مصرف مواد مخدر که می تواند این میل به صورت خفته باشد ، مثلا شخص باور داشته باشد که هرگز مصرف نمی کند اما در اولین موقعیت حتما دوست دارد که یک بار دیگر مواد جادوئی خود را امتحان کند که بتواند مشکلاتی که به آن اشاره شد را پوشش دهد .
جالب است که بدانید همین کامپیوتری که شما با آن کار می کنید اگر اطلاعات غلط به آن بدهید حتما با پردازش اطلاعات به یک خروجی اشتباه دست پیدا می کنید شما نمی توانید انتظار داشته باشید که خروجی اطلاعاتی شما صحیح باشد ،
در روش های ترک اعتیاد که بیشتر متخصصین روی آن پژوهش می کنند از افرای که ترک کرده اند اطلاعاتی گرفته شده و آنها هم حتما در جواب این پرسش ها حقیقت را گفته اند و یکی از این حقیقت ها داشتن وسوسه به مواد مخدر است و متاسفانه متخصصین دلسوز روی اطلاعات این افراد بیمار حساب باز کرده اند و این گونه برداشت شده که افرای که مواد خودشان را قطع میکنند حتما میل به مواد مخدر دارند ، این مورد ( وسوسه به مواد مخدر ) نشان می دهد که شخص بیمار هرگز به تعادل جسمی نرسیده و این خواص برای افرادی است که اعتیاد را کنار گذاشته اند اما اعتیاد آنها را هرگز فراموش نکرده است .

درمان اعتیاد :
شخصی که به درمان اعتیاد می رسد ابتدا همه عوارض ترک اعتیاد را که به آن اشاره شد پشت سر گذارد ، اما در طول فرایند زمانی تقریبا 11 ماهه ، در این روش به صورتی عمل می شود که شخص بتواند بار درمان اعتیاد خود را تحمل کند و آن را روی زمین بگذارد ، در این روش بیمار خود بهترین متخصص به حساب می آید که باید کار درمان خود را شروع کند البته با راهنمایی های آگاهانه ، او ابتدا جسم خود را درمان می کند و به تعادل می رساند و بعد مصرف مواد خود را قطع می کند دقیقا معکوس روش های ترک اعتیاد ، در این روش ها ابتدا قطع مصرف ا نجام می شود و بعد بیمار با یک کشتی سوراخ شده می خواهد در شب طوفانی وارد اقیانوس شود وای به حال مسافران این کشتی !
افرادی که روش درمان dst را تجربه کرده اند به خوبی می دانند که در این روش بعد از درمان میل به مصرف مواد مخدر هرگز وجود ندارد ، به خاطر دارم که در هر روشی که امتحان کردم از جمله urd , urod و جایگزینی داروهای شیمایی ، سم زدائی و ... وسوسه به مصرف مواد را داشتم ، آنهم خیلی زیاد ، اما این وسوسه نبود این نیاز بدن به موادی بود که داشت با آن زندگی خودش را می چرخاند و او را از بدن گرفته بودم و جایگزینی برای او نداشتم ، خوب طبیعی بود که بدن هم به فکر گم گشته اش باشد و مرتب برای من پیام های بسیاری می فرستاد و من هم مجبور می شدم که مصرف کنم ، در کنگره 60 آموختم که این نیاز است نه وسوسه !
شخصی که فقط ترک کرده منتظر این پیام است که به زودی فرا برسد و مصرف خودش را شروع کند ، شاید بخواهد با اراده بالا جلوی آنرا بگیرید و شاید موفق شود اما چیزی که مهم به نظر می رسد این است که باید همه انرژیِ زندگی خودش را برای گرفتن این هیولای خوفناک خرج کند و همیشه عصبی ، طلبکار از دیگران ، ناراحت ، افسرده ، پریشان و تنها و حتی از فحش و ناسزا گویی هم دریغ نمی کند تا بخواهد خود را تخلیه کند تا شاید کمی از شر او خلاص شود ! و یا اگر تسلیم شد و مصرف کرد کار به خود زنی و خودکشی هم می رسد که چرا بی ارداه بود و نتوانست پاکی خود را حفظ کند و نتوانست از مهمترین جایگاه خودش
به خوبی مراقبت کند ! آری این خصویات یک فردی است که ترک کرده ،
درمان اعتیاد با محبت شکل می گیرید و با محبت به نتیجه می رسد و جائی برای ترس ، نفرت ، خشم ، بی خوابی ، بی حوصلگی ، کم بود انرژی وجود ندارد چون فرد به تعادل کامل جسمی از نظر فیزیولوژی بدن رسیده و غدد شبه افیونی او از جمله : سروتونین ، دینورفین ، دوپامین ، اندورفین و... کاملا فعال است و آنها فقط می توانند بهترین جایگزین برای مواد مخدری باشند که به سختی و به ترس و لرز به دست می آیند و در بدن تخریب ایجاد می کنند ، این مواد طبیعی بدن با بهترین دارو : اپیوم و OT در طول فرایند زمانی کاملا مشخص و حساب شده کار خود را شروع می کنند تا شخص بتواند بدون مصرف هیچ گونه داروئی و مکملی به زندگی طبیعی خودش ادامه دهد و همیشه شاداب باشد
شاد باشید .
سلام امروز تاپیک رو تمام صفحه هاشو خوندم تور رو خدا اگه کسی هست کمکم کنه می دونید یه مدته که احساس می کنم شوهرم جدیداً یعنی شاید 1 ماه هم نشه اعتیاد پیدا کرده 2 بار تریاک تو کیفش پیدا کردم که گفت ماله خودش نیست و بعدم دیگه چیزی رو ندیدم ولی احساسم اینو بهم میگه رابطش با من خیلی خوبه و خیلی هم دوستم داره بهم محبت می کنه ولی من به خاطر این مساله خیلی عصبی شدم هر روز که سر کارم تصمیم می گیرم با هاش صحبت کنم ولی شب که می بینمش نمی شه چه جوری می تونم بدون اینکه به خودش بگم مطمئن شم که من حساس بودم و این مساله فقط خیالات منه در ضمن رابطه جنسیش با من هم کم شده و من اینو یه دلیل می دونم اصلاً علامتی که من بتونم تشخیص بدم چیه ؟ مرسی از کمکتون
سلام نیکا جون حالا من چند تا از علائمی که خودم باهاشون سرکار داشتم ونشون میداد شوهرم اعتیاد داره روبرات می نویسم .1_هرموقع از سرکار میومد سریع توی حمام میرفت ودوش می گرفت2_ به من خیلی توجه میکرد وهرکاری که میخواستم برام انجام میداد ومنوخیلی آزاد میذاشت تا من یه موقع شک نکنم3_. وقتی توی مهمونی مثل خونه مادرش یا مادرم میرفتیم به یه بهونه ای منو تنها میذاشت واز خونه میرفت بیرون وتا چند ساعت نمیومد4_شبها دیر میومد خونه 5_مواد توی جیبش پیدا کردم
اولین بار که مواد توی جیب شوهرم پیدا کردم همین حرف بهم زد . شوهر من تا اون زمان 4 سال بود شیره وتریاک مصرف میکرد ولی اصلا قیافش مشخص نبود که اعتیاد داره
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز