پیام داده بوددم از زندگیم گورت گم کن.
بهم گفت بیچاره دلم واست میسوزه تو اگه زندگی داشتی وضعیتت این نبود
منم کلی حرف بارش کردم
خاک تو سر شوهر عوضیم
چقد پشتش رو میگیره بخاطرش چه کارهایی ک نکرد
بعد چه بلاها ک سر من نیورد
چون جایی ک کسیو ندارم مجبورم بسازم
ولی نمیدونم چرا هر بلایی سرم اومد گرفتار هر مریضی و مشکلاتی شدم
اگه ظالم بودم میگفتم تاوان پس میدم
زوره خرابا انقد خوشبخت و خوش شانسن
مظلوما بیچاره و هرروز گرفتار یه درد
درگیر بیماری شدم ک فکر میکنم عمرم کمه
دلم واسه جوونی ک با زجر کشید و واسه بچه هام میسوزه