ازکجا شروع کنم😁😁
حرفام زیادن😁
ببخشیدخاکستری جون تا الان فرصت نکردم بیام تایپ کنم.
من قبلا ازت پرسیده بودم ولی یادم رفته بود.فکر میکردم مورفو برای شما یک بوده.همینطور آناجون فکر میکردم یک بوده.
خیلی وقتها امیدم کم میشه ولی خوب تهش یه امیدی داریم و براهمون یه ذره هم تلاش میکنم.
چیزی ک ناراحتم میکنه همین سابقه خانوادگیشونه.میگم نکنه ماهم مثل برادرشوهرم و بقیه هیچ وقت بچه دارنشیم.
من خیلی زود با آی وی اف کنار اومدم.فقط سه ماه جلوگیری کردم .خرداد امسال دقیقا دوساله ک اقدام کردیم واسه بچه.
به خاطر همین نازایی ارثی ک دارن خیلی زود رفتیم دنبال دوا دکتر.تا الان هم خداییش کم نذاشتم همه جوره حواسم بهش هست.ماهم جنوبیم و هوا گرمه بطری صف دادم تو یخچال میبره دسشویی خنک میکنه(دیگه ببین چقدر نبوغ دارم)😁😁کاملا گوش به فرمان از دستوراتم سرپیچی نمیکنه😅😅
خلاصه بعضی وقتها ناراحتی برمن غلبه میکنه ولی تسلیم نمیشم و تلاش میکنم
سرتو درد آوردم. ان شالله دختر گلتو ک وجودش به ماهم امید میده صحیحو سالم بغل بگیری
❤❤💜💜