بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

چی بگم آنا جون دکتر ذوالقدری گفتن که کاملا باهاشون در تماسم و هر دارویی رو باید بهشون بگن و اگه تایید دادن میتونم استفاده کنم..دیگه توکل به خدااا فعلااا نمیدونم دایم به این طرف و اونطرف کشیده میشم تا ببینم خدا کجا لطفش رو شامل حالم میکنه چون اصلا دکتر کریمی رو نمیشناسم...گفتم برم با دکتر طرازی اما میترسم واقعااا مرددم..

با همه وجود عذرخواهی میکنم که وقت تون گرفته میشه بابت این دودلی ها...

■●■●■●اما میشه خواهش کنم نظرتون رو بگید مخصوصا اینکه دیگه تقریبا وسط سیکل پانکچر هستم..با همین دکتر کریمی تحت نظر دکتر ذوالقدر ادامه بدم

■●■●■●■● و اینکه اگه گفتن انتقال فرش قبول کنم؟؟شما کاملا در جریان مشکلاتم هستید..آخه دیروز که دکتر سونو کرد گفت به نظرم وضعیت رحمت بهتر اومد نسبت به قبل

■●■●■●■● آنا جون ستروتاید اماده نبود پودر و آب بود که باید اول آب و پودر و مخلوط میکردم و بعد میکشیدم دوباره تو سرنگ داروی کاملا آماده نبود..

وای رویا ترکیدمممم😂😂😂😂خیلی خوبی تو بشر😂😂😂

منم یکی دوبار اینجوری شدم.ولی زود فهمیدم و خودمو جمع‌کردم😑فکرنکنم ضرر داشته باشه عزیزم

به سلامتی عزیزدلم.برات یه دنیا ارامش و حال خوب ارزو میکنم

برو نی نیاتو بیار پیش خودت

بچه ها این نبض زیر شکم که حس میکنیم توهمه یا اصلا ربطی داره به این موضوع؟!

الهام جان امیدوارم توهمین روز حضرت ام البنین نظر کنه بهت و دوتا نی نی ناز ازخدابرات بگیره هم حسین آقا هم رقیه خانم 

قسمش میدم به حق یل خودش حضرت ابوالفضل (ع)

اینو مگه خودت میتونی انتخاب کنی؟؟؟

معمولا دکتر تصمیم میگیره چندتا انتقال بده

منم تو راهم دارم میرم بیمارستان عرفان

دیروز پیش دکترم رفتم گفتم میخوام هرچهارتا رو بزارن گفت هرجور نظر خودته

اخه من الان مریض دکتر معینی هستم بعد از یک ای یو ای ناموفق و یک ای وی اف ناموفق ، اگه ایندفعه نتیجه بگیرم که چه عالی، ولی اگه نتیجه نگرفتم دکترمو عوض میکنم و میرم پیش طراززی که دوستان معرفی کردن برای همین دیگه جنینای اینجا به دردم نمبخورن 

هرچه بادا باد🥰🥰🥰

دورت بگردم انشالله خدا بهترین هارو برات رقم بزنه نبینم دلت غصه دار باشه امروز روز حضرت ام البنینه به حق پسرش حضرت ابوالفضل قسمش میدم نی نی تو از خدابرات بگیره

دختر! با حال کجا بود.... آبروم رفت😂

با خودش گفته عجب اسکولیه

اصلا نمیدونم در اون لحظه به چی داشتم فکر میکردم که همچین برداشتی کردم از حرفش.... دیگه تا آخر مهمونی سعی کردم باهاش چشم تو چشم نشم🤭

سلام عزیز دلم...واقعااا هیچ حرفی ندارم واسه گفتن وسط مشغله های دیروزم اومدم به عشق جواب از شما و دوستان گل مون و...دیگه به قدری ذهنم درگیر بود توان فکر کردن نداشتم...

فکر کنم تا حدودی از شرایط من با خبر باشی که دیگه راهی نبوده که بهش فکر نکرده باشم یا انجام نداده باشم...پس شاید بتونم کمی همفکری کنم باهات عزیزم

ببین نظر من اینه که اگه واقعاا همه چیز کاملا بررسی شده دیگه باید تصمیم جدی بگیری

باور میکنی با اینهمه مشکلاتی که دارم دیروز دکتر گفت اگه جنین خوبی تشکیل بشه واسه آخرین بار فرش انتقال بده اگه نه دیگه فقط ساروگیت

من شوک شدم اصلا انتظار نداشتم انتقال؟؟؟من؟؟؟با این شرایط گل و بلبل؟؟بدون هیچ امادگی مثل خراش و...میخوام بگم گاهی خود دکترهااا هم فقط به شانس متکس میشن چون ما تقریبا همه راه ها رو رفتیم حالا یکبار هم بدون آمادگی امتحان کنیم

حتی دکتر گفتن pgs هم جدیدا داره رد میشه...

اینارو گفتم تا شاید بتونی تصمیم بهتری بگیری...

♥♥♥♥در مورد شما فکر میکنم شاید بهتر باشه اول ساروگیت رو امتحان کنی تا خیالت از بابت داشتن یه فرشته کوچولو راحت بشه..بعد که استرس و...رفع شد و حسابی سرشلوغ شدی اگه شانس طبیعی داشته باشی که یهو دیدی جوجه خودش سر و کله اش پیدا شد...از لحاط بار روانی میگم که دیگه حاشیه امنیت داری..حالا بعدا میشه جنین اهدایی رو هم امتحان کنی

♥♥♥♥اما اگه ار نظر پزشک رحم اکی هست و فقط از شانسه که این دور باطل پیش اومده میتونی اول جنین اهدایی رو تجربه کنی که محیط پاکسازی بشه و بعد هم انشاا....بارداری طبیعی...آهان اینم بگم وقتی اسپرم خیلی مشکل خاصی نداره یا تخمک جنین اهدایی به نظرم راهکار مناسبی نیست

پرحرفیم رو ببخش اما بدون با همه وجود درکت میکنم...امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم بهت عزیزم...مراقب خودت باش

وای دختر مردم از خنده باور کن روز زاییدن مرغ مینا برات بیارن😁

بی زبون شوهرت وقتیم کنارته چکارا میکنی.😂😂😂😂

انشاله نتیجه میگیری