دوستای مهربون تر از خواهر🍀❤🍃
من سونوی اول که رفتم دو تا ساک دیده شد و هردو ضربان قلب داشت...❤ حدودا یه هفته بعدش به خونریزی افتادم که سونو رفتم و گفتن یه هماتوم ۵ میلی پشت قل دوم هست و قل دوم ضربان نداره...
البته گفتن بازم صبر کن شاید تشکیل نشده و اون اول اشتباه دیدن.🌸
خلاصه که خونریزیم تبدیل به لک بینی قهو ه ای شد و دفع لخته.... تا ۲۳ام که با دکتر خودم سونو شدم❤
قل دومم متاسفانه سقط شده بود و ساک حاملکی با دفع همون لخته ها داشت کوچیکتر میشد که دکتر گفت لکه بینی های الانت به خاطر همینه ☘.
اما خب قل اولم ،لوبیای مامان😍 حالش خوب خوب بود و از همه خاله جونها التماس دعا داشت🌸😍❤
خواستم مطمعن بشم بعد بهتون خبر بدم 🍀🍃
من راضیم به رضای خدا... حتما صلاح و حکمت من اینطور بوده☺🤗
درسته که دوقلو خوبه،اما من از خدا خواستم هرچند قلی بمن بده که بتونم صحیح و سلامت بغلش کنم،پس الانم راضیم که خدا هوای جوجه هامو داشته و فعلا اجازه داده یدونه پیش مامان باشه😇🐣 یدونه پیش خودش به امانت همراه خواهر برادرهای دیگه اش... تا یروزی برگردن پیش مامان🤗🍃
از صمیم قلبم آرزو میکنم تمام دوستای چشم انتظارم،هر چه زودتر حاجت روا بشن ☘❤🍀🌸 ان شاءالله با توکل به خدا و صبر به همه آرزوهامون میرسیم🤗😇☺