هانا جون پیامتو الان دیدم🌻🍃🍀
واقعا شرمندم میکنی❣
در ادامه حرفات خواستم بگم.. دقیقا همینطوره که گفتی، فکر منفی اگه میکردم حرفی نمیزدم ازش و سریع میگفتم و میگم استغفرالله ربی و اتوب و الیه و لعنت بر شیطون...
یعنی تو هر شرایطی بودم ... فکر منفی یه لحظه میومد منم این ذکرو میگفتم...
بخدا منم مشکل دارم تو زندگیم،همه دارن... اما من بیشتر به این معتقدم که خدایی دارم که از همه قوی تره❣🌸🌻
من از روز انتقال هرروز با خدا حرف میزنم هرروز.. انگار به خودم آرامش میده.قبلا هم اینکارو میکردم..
منم خیلی جاها دلم گرفته و اشک ریختم و ناراحت بودم اما خب چه میشه کرد باید پاشد و دوباره تلاش کرد❣🌸🌻
اما خب این تصمیم جدید زندگیم بوده که با غصه که حل نمیشه .. پس تحت هر شرایطی امید داشته باش🍃🍀
به قول مادرشوهرم این عروس من بی خیاله حرص و جوش غصه نمیزنه...
حالا نمیدونم تعریف یا نه😁😁😁😁😁
اما اهمیت نمیدم به مشکلات.. منظور به چشم یه کوه بزرگ نگاهشون نمیکنم.
بلاخره یروز حل میشه این صبرمونه که باید اندازه یه کوه باشه🍃🍀🌻