اصلا استراحت مطلق نبودم
٥ دقيقه بعد از انتقال هم بايد بلند مى شدم
اين بار به همسرم گفتم نياز نيست ماشينو تا دم در مركز بيارى بعد از انتقال ٥ دقيقه بعدش لباسهامو پوشيدم و تا دم ماشين پياده اومديم
روز اول و دوم كه شنبه و ١شنبه بود و تعطيل
بيشتر كارهارو همسرم كرد اما خودم هم همش راه مى رفتم تو خونه
از روز سوم هم خودم خريد مى كردم و غذا درست مى كردم
اما ملودى به حرف يكى از دوستان تو همين تاپيك از قبل انتقال ذكر ١٤٠٠٠ تا صلوات رو شروع كردم و هر شب براى جنينم آيت الكرسى مى خوندم و دستم رو شيكمم بود و بعد از خوندنش رو شيكمم فوت مى كردم
علايم هم فقط سردم بود شديد چون من كلا گرمايى هستم اما با جوراب و دو تا پتو مى خوابيدم و درد قبل پريود كه هميشه داشتم يعنى مثل هميشه و ١ هفته قبلش