میدونی چیه
من انتقال اولم منفی شد
خیلی سعی کردم روم تاثییر نزاره
ولی ۳ ۴ روزی افسردگی گرفتم جوری ک همش دراز کش بودم.با شوهرمم حرف نمیزدم
شوهرمم میومد طرفم ولی حوصلشو نداشتم.اونم زیاد نازمو نمیکشید.خیلی ناراحت بودم
خیلی از رفتارش ک میتونست با کوچیکترین چیزی خوشحالم کنه.ولی نکرد.جوری ک ی حرفو میخاست بگه رو کاغذ برام نوشت تا بخونمش
اینقدر ک خنگ تشریف داره
یعنی اگه خودم ب خودم کمک نمیکردم.حتما تو بیمارستان تو بخش روانیا بایستی بستری میشدم
دیشب بهش میگم میخام برم انتقال بدم دوباره.میگه هنوز امادگی ندارم.
ولی حتما قبل انتقال دومم ازمایشات ایمنی رو میدم