لیلا جون پاراگراف دومت کاملا و در بست قبول
اما پاراگراف اول گفته هات یه کم خوش بینانه اس
اعتماد به دکتر باید وجود داشته باشه، اما ادم خودش هم حواسش باید باشه
متاسفانه علم و تجربه الزاما ضمانت اجرایی برای داشتن وجدان نیست
همون جور که دیدیم خیلی از دکترا با کارهای اشتباهشون خسارت های جبران ناپذیری به بدن بیمار زدن
از کم شدن عدد ذخیره بگیر، یا بی توجهی به مشکلات ایمنی و انعقادی ، تا نگرفتن یه عکس رنگی ساده که مشکل خیلی ها رو تو جوونی حل میتونست بکنه و........
من خودم متاسفانه تو خانواده ام خیلی خیلی از ناحیه دکتر ضربه خوردیم، دیگه به جایی که رسید که فهمیدیم نباید فقط به دکتر اعتماد کنیم و لازمه حواس خودمون هم باشه ، چون اب رفته به جوب بر نمیگرده
خانم معلم :)))))
بدشانسی که من داشتم، اون موقع تربیت معلم و دبیری برای چند سال برداشته شده بودن
فقط تهران مرکز تربیت معلم شهید بهشتی ، دایر بود که اونم بابام نمیذاشت برم تهران
البته حق داشت به خاطر آلرژیم
خوش به حالت فدات شم
من عاشق معلمی هستم
که متاسفانه چند ساله دارم تلاش میکنم، اما حتی تو ازمونش هم نمیتونم شرکت کنم، رشته ما رو نمیخوان!!
رشته شیمی کاربردی و ارشد شیمی آلی رو نمیخوان
ادم چی بگه اخه
لاله جون متوتروکسات داروی خطرناکیه؟اطلاع داری چند مدت رو بدن تاثیر منفی داره؟
لاله جان من میتونم برات یکم بهتر منظورم رو توضیح بدم ، انتخاب پزشک ،پزشکی که واقعا علمشو داشته باشه کار ساده ای نیست و مثل همه کارای دیگه ، وقتی میخوایم حتی ماشینمونو ببریم تعمیرگاه سعی میکنم کسیو پیدا کنیم که کارشو بلد باشه خودمونم یه کمی اطلاعات جمع میکنیم که ناآگاه نباشیم ولی در نهایت باید به اون متخصصی که انتخاب کردیم اطمینان کنیم ، همه ماها در طول زندگیمون ممکنه تجربه تلخ افتادن زیر دست یه پزشک ناآاگاه رو داشته باشیم ، ولی با دقت و جستجو میتونیم مثل بقیه موارد فرد مورد نظر رو‌پیدا کنیم ، تو مدرسه هم همین بود ، یه معلمی عالی درس میداد یکی دیگه اصلا سواد نداشت تدریس کنه ، خب مسلما بحث پزشک فوق العاده حساس تر چون با سلامت و جون انسان مرتبط و خدای نکرده میتونه صدمات جبران ناپذیر بزنه ، من خودم هم کلینیکمو عوض کردم و هم دکتر عمومی رو ، بله خودمون حواسمون باید باشه ، خب من الان خیلی نسبت به اولین میکرو تجربه دارم ، از بچه ها هم یه چیزایی یاد گرفتم خدا خیرشون بده ،از خود شماهم خیلی چیزا یاد گرفتم که به دردم خورده ولی در نهایت ما پزشک نیستیم .
نظر من اینه حواسمون باشه ، اطلاعاتمونو ببریم بالا ولی نه استرسمون رو، من پروتوکول قبلیمو بردم پیش متخصص زنان خودم که تخصص نازایی داره گفتم نظرت چیه ، گفت من نظر نمیدم چون من تخصص لقاح آزمایشگاهی ندارم، پس به نظرت ما میتونیم با خوندن چند تا مقاله و تجربه شخصی بیایم نظر قطعی بدیم بگیم سیکل خوبه اون سیکل خوب نیست، این دارو خوبه اون خوب نیست؟!
قبول دارم گفتن اینکه بریم یه سری مسایل رو چک کنیم خوبه ، خودم تو تاپیک آنا رفتم دنبال چکاب اندومتریوز ، تو همین تاپیک با آزمایشهای انعقادی آشنا شدم ولی این آگاهی دادن با اینکه نظر قطعی بدیم متفاوت ، این یعنی چشمو گوشمونو باز کنیم ، این خیلی هم عالیه.
ولی اینکه بیایم نظر دکترو ببریم زیر سوال ،پروتوکل انتخابیش ، دوز دارو ،اینا فقط استرسو میبره بالا، سیکلایی وجود داره که شاید اصلا ما خبر نداشته باشیم یا خودمو میگم ، نمیتونم بگم دکتری که ۲۰ ساله داره میکرو میکنه روز به روز خودشو آپدیت میکنه نمیفهمه چه دارویی با چه دوزی بده بعد من مثلا سرچ کردم میدونم ، اینا فقط استرس میاره، من اینو میگم ، بله خوش بینم چون به چیزایی که میبینم اعتقاد دارم، خود دکترا هنوز قطعی در مورد خیلی چیزا نظر نمیدن. امیدوارم تونسته باشم منظورمو به درستی برسونم.
با احترام تمام نسبت به لاله جون
ولي حرفهاي ليلا جون رو كاملااا قبول دارم و طبق تجربه ٤بار ميكرو اين صحبت ها رو تاييد ميكنم
یه سوال این جنینایی ک انتقال داده میشه دوراز جون همه بعد از آز منفی جذب شدن یادفع شدن؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز