بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

عزیزم من کلا به داروهای سیکل میکرو حساسیت دارم
اولین بار که این حساسیت رو نشون دادم البته، تو سیکل میکرو نبود ، تو سیکل دارو درمانی بود
3 دوره درمان دارویی داشتم تو 5 ماه، هر بارش 3 یا 4 تا فقط امپول داشتم
اما تو دوره ی سوم ان چنان حساسیتی نشون داد بدنم که بدنم کهیر بود
از سر تا پا، کل بدنم یه تخته کهیر بود !!
هیچ دارویی جز امپول دگزا هم ارومم نمیکرد
تا اینکه دکتر ایمونولوژی که الان هم تحت نظرش هستم رو پیدا کردم
تشخیص داد حساسیتم به این داروهاست
تو سیکل میکرو هم به محض شروع داروها علائم اولیه ام شروع شد
دکترم گفته کلا تو سیکل میکرو باید داشته باشم پرد نیزولون رو

از طرفی من مشکل رماتیسم ستون فقرات هم دارم که بهتره بیماریم با پرد نیزولون تو حالت خاموش بمونه

در مورد انتی تی پی اُ هم تا جایی که میدونم ، همراه تیروکسین پرد نیزولون میدن
چون مشکل خود ایمنی تیروئید با پرد نیزولون کنترل میشه

سی دی 56 هم دکترایی که سخت گیر هستن حتی لب مرز هم باشه سرم میدن
من پیش دکتر مرکزی که قبلا میکرو کردم، مشاوره گرفتم گفت بهتره سرم رو داشته باشی
حالا فردا پیش دکتری که قراره این سری میکرو کنم نوبت دارم، نظرش رو میپرسم ببینم در مورد سی دی 56 لب مرز یا یه مقدار بالاتر از حد نرمال نظرش چیه

ویتامین دی رو تست دادم نرمال بود...چون قبلش دو ماه امپول زدم...

مشکلم اینه که حس کردم این ویتامین دی رو پرستارا برام نوشتن چون تو برگه دستور داروهامم نیست...ویتامین موجود تو کلسی کر کافی نیست؟

رز جون اخه برا من یه هفته بعد از انتقال دیره
من تو انتقال قبلی روز 4 تا 7 انتقالم دقیقا علائم حساسیت رونشون دادم
برای همین حس میکنم داشته یه اتفاقایی افتاده ولی یه چیزی مانع شده لانه گزینی دوام پیدا کنه

خب من فکر کردم دکتر اصلیت گفته بخوری ویتامین دی رو
به نظرم به حرف پرستارا گوش نده !!
چون من خودم خیلی ضرر کردم با گوش دادن به حرف پرستارا

تو کلسی کر فک کنم 400 واحد ویتامین دی هست
در حالت عادی تو بارداری کافیه اما اینکه با مصرف هپارین چطور میشه راستش نمیتونم نظر بدم

خب مگه با ایمونولوژ مشورت نکردی؟

اگه بخورم استرس میگیرم نمیخورمش مثبت شد ماه اینده میرم مجدد تست میدم که در صورت لزوم بخورم...فعلا همین کلسی کر میخورم....پرد هم طبق نظر دکتر رز سفید از پنجشنبه شروع میکنم....

انا جون دکترم، دکتر خوبیه البته از نظر من، وقتی دیذ تو دو تا لوله ام التهاب داره با کمی چسبندگی، اصلا حرفی از هیسترو و لاپارا نزد، به نطرت ماهایی که ای وی اف هستیم نیازه؟! 

سلام 

ماهی کوچولو مریض دلشکسته غمگین از دیروزمیخواد بهتون بگه چه بلایی به سرش اومده و چه بلایی از سرش گذشته نمیدونه چجوری بگه 

من روز سه شنبه که برای بار چهارم آز بتا دادم رفته بود بالاتر به کلینیک زنگ زدم گفتن فردا صبح زود. اورژانسی بیا ویزیت بشی حتما خارج رحمی داری

چهارشنبه با درد شدید رفتم کلینیک و. سونو داپلر شدم و. هم جنین تو رحمم دیدن و هم دو. تا جنین توی لوله چپ و راست که اونی که تو. لوله راست بود. رشدش بیشتر. بود و بزرگتر بود 

بعد اون توسط سه تا دکتر ویزیت شدم همه مونده بودن چی شده یکیشون گفت ببخشیدا تو چقدر. بدشانسی یکی گفت توی پانزده سال طبابتم اولین مورد بودی که همزمان دوقلویی توی جفت لوله ها داشتی  اون یکی گفت حتی دارو هم نمیتونیم بهت بدیم چون هرلحظه خطر. مرگ داره 

و باید. سریع دربیاریمشون و همون موقع به دکتر رضا نصر زنگ زد و مورد منو براش توضیح داد اونم گفت من دو. به بعد مطبم بگو سریع بیاد خلاصه رفتیم مطب دکتر نصر و. ایشون هم سونو سه بعدی گرفت و. تایید کرد که هردو لوله خارج رحمی دارن و بهم گفت باید تو. کتاب گینس ثبت بشه و خیلی متعجب بود خیلی باهامون صحبت کرد و حتی دلداری هم داد و. بعد. گفت بدون معطلی یک دقیقه هم تو. خیابون نمونی و. سریع برو. بیمارستان و. از اونور. هم خودش به دکترم که معرفیم کرده بود. زنگ زده بود و گفته بوده بره بیمارستان و همون موقع باید. عمل بشم 

ساعت پنج رفتم اتاق عمل دو ساعت عملم طول کشیده بود و توی همین فاصله ویزیت اخر تا بستری لوله چپ. به خونریزی افتاده بوده و لوله راست هم داشته میترکیده 

دکتر گفت فقط یکی دوساعت دیرترمیشد معلوم نبود چی میشد جونتو از دست میدادی 

این وسط هم باید غصه از. دست دادن سلامتیمو بخورم و همزمان شکرگزار خدا باشم که بدتر از این نشده

ولی بدتر از این که هردو لوله مو از. دست دادم الان دیگه هیچ وقت طبیعی باردار نمیشم

میگم کاش مرده بودم دیگه از زندگی هم متنفر. شدم 

نمیدونید توی این دوهفته چقدر. درد و. عذاب و. استرس کشیدم حالا هم با این عمل با درد جسمی و روحی شدم مریض تر و بیمارتر از قبل 

اگر اون دکتر سونوی روز شنبه میفهمید خارج رحمی دارم حداقل اون موقع کوچکتر. بودن و. راحت درشون میاوردن و لوله هام اقلا میموند 

چقدر. زنگ زدم ابن سینا چقدر. رفتم سونو و دکتر اما هیچ چیز نفهمیدن وقتی شدن ۳۳ در ۲۴ و۲۷ در ۲۲ فهمیدن دیگه اینقدر. بزرگ بودن که این بلاها سرم اومد خیلی دارم میسوزم خیلی بهم ریختم بخدا 

دیروز مرخص شدم اومدم خونه که کاش نمیومدم و همونجا مرده بودم و. راحت شده بودم

امروزم اونی که تو رحم بوده رو دفع کردم دکترم دیروز گفته بود اونم دفع میشه 

یعنی هرسه تاش گرفته بوده ولی چه فایده جای اشتباه گرفته بوده و. این یکی هم که تو رحم بوده بخاطر اون خارج رحمی ها از بین رفت

ببخشید. سرتون درد آوردم دوستان من چندوقتی نمیتونم بیام اینجا عذر خواهی میکنم شرایطم اصلا مساعد. نیست درد جسمی با درد و رنج روحی و روانی دیگه چیزی ازم نمیزاره

فعلا خدا حافظ همتون باشه