2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7047943 بازدید | 684635 پست
ميگم ليلا جون اين عطسه هام روي جنين ها تاثير نداره؟؟؟

نه بابا قربونت برم  😂😂😂😂😂 وااای حیف خونواده رد میشه وگرنه یه چیزی میگفتم کلی بخندی ، خیالت راحت هیچ تاثیری نداره، دوست من تو ماه ۴ بارداری چنان سرمایی خورد که آنتی بیوتیک مصرف میکرد ، ماشالله دخترش نزدیک ۴ سالشه ، سالم و باهوش و شیرین زبون، برام وویس میفرسته دوست داری از تو گوشی بخوریش 😍😍😍 ایشاااالله قسمت همه ماها میشه.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



نه بابا قربونت برم  😂😂😂😂😂 وااای حیف خونواده رد میشه وگرنه یه چیزی میگفتم کلی بخندی ، خیالت ...

خونواده رد ميشه😂😂😂😂😂😂   فداي تو ليلاي مهربونم... الهي كه به زودي زود قسمت همه مون بشه عزيزم

خونواده رد ميشه😂😂😂😂😂😂   فداي تو ليلاي مهربونم... الهي كه به زودي زود قسمت همه مون بشه عزي ...

اره دیگه من با برو بچه هام رد میشم از اینجا 😂😂😂😂😂لیلا اگه حرفی میزد من دیگه نمیومدم اینجا با اهل خونه میرفتم ی جای دیگه😁😁

مثلا من الان ۵ روزه حموم نرفتم ک دیگه سرم از چربی موهام درد گرفته...تو خونه یواش یواش راه میرم ی کم میخوابم ی کم میشینم خلاصه همش دراز کش نیستم ی خانمی میاد آمپول پرژسترونم میزنه گویا برای ی خانم دیگه ک انتقال داده هم میره منو میبینه میگه انقد ورجه وورجه نکن 😁 تقریبا همه چی میخورم و چیزای قاعده آور و گرمی نمیخورم یعنی دستم اومده ک چه چیزایی نخورم...امشب همسرم گفت بریم بیرون بلدرچین بخوریم دیدم شما سرما خوردی ترسیدم گفتم نمیام سرما میخورم برو بگیر بیار خونه بخوریم 😎 آلو و انجیر هم ک هر روز ناشتا خیس کرده میخورم علائم ک هیچی ب هیچی فقط ترشح🙆‍

مهناز بیا تا کسی نیست از کارایی ک میکنیم بگیم😁


آره خيلي خلوته😅

براي من سه تا فسقل انتقال داد...

بيشتر سه روز اول استراحت مطلق داشتم بعد از اون هم نسبي بود... آره خواهر حموم كه مصيبت عظما بود... آمپولام هم واي بهار همسايه مون دو روز قبل از انتقالم برام زد فرداش زنگ زد كه مهموني رفتم نيستم.. منم كه دستم به هيچ جا بند نبود زحمتش رو دادم به آقاي همسر... اولين بار بود ميخواست بزنه ولي خودم يادش دادم از اون خانومه بهتر ميزنه😅.... صبحانه هم همچنان دارم مرباي به ميخورم

آره خيلي خلوته😅 براي من سه تا فسقل انتقال داد... بيشتر سه روز اول استراحت مطلق داشتم بعد از اون ه ...

من میترسم همسرم بزنه😞 منم مربای به تو فرنی هر روز مخلوط میکنم و میخورم...انشالله ک مامان میشیم دیگه بعد میام بهت میگم وای مهنازی چیکار کنم خوابم میاد این فسقلی نمیزاره بخوابم   😁

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز