بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

هرچی تعداد دفعات انتقال بالاتر میره هی افسردگی بیشتر میشه تاقبل روز انتقال ادم خیلی امیدواره اماهمینکه انتقال میدی و میبینی ازروزای عادی هم عادی تری هی حالت بدترمیشه واقعا.من ادمی هستم ک تو پریودیامم عادی عادیم.انتقال اولم ک مثبت شد دو سه روز اول واژنم یکی دوبارتیرکشید وهمون روبراخودم نشونه مثبت شدن میدونستم .ک تو بعدی هاهمچین چیزی نشد.

سپیدارجون واقعا خسته م ب هر دری زدم هر دری ک فک کنی دیگه بالاترازاینکه تو 25سالگی قبول کردم ک تخمک اهدایی بگیرم ندارم ک .ولی امروز باخدا عهد کردم تو دفترمم نوشتم اگر نشه میرم دوبسته دیگه روهم انتقال میدم و اگر زبونم لال بازم نشه ب خودکشی فکرمیکنم واقعا چون واقعا خسته م و خسته از چشم انتظاری بسه دیگه خداهم انگار واقعا خدای ادمای دیگه س ب حز ماها ب قول علی شادمان لپمون سیاه و کبودشد نمیخوایم دوسمون داشته باشی عذابمون نده

دورت بگردم انشاءالله انشاءالله 😍😍

اره منم همیشه همین بودم اما دروغ چرا ته ذهنم همیشه این هست ک اگر نشد خودموراحت کنم ازاین همه عذاب و تمومش کنم زندگی سراسر عذاب رو .نمیدونم تاثیر داروهاس یاتوخونه موندن و این همه درد رو تو خودم ریختن اما واقعا دیگه امروز خسته شدم.

ازخدامیخوام هر چه زودتر موانعت بره کنار البته نمیدونم واقعا خداصدای منو میشنوه یا نه

میخوای ی هفته آموکسی مترونیدازول امتحان کن البته باشکم پر چون آموکسی مخصوصا آدمو میندازه  

دورت بگردم ک تواون حال بازبیادمابودی دعامون کردی خدانینی یانینیات حفظ کنه. دکتر پیدامیشه نگرانش نباش ممنونم ازدعای قشنگت الهی خدا دل هممونوشادکنه

نه عزیزم این اواخر خیلی آنتی بیوتیک خوردم فکر کنم حتی اگه بخورم هم تاثیر نداشته باشه چون بدن عادت کرده دیگه 

مررررسی قشنگم💋💋💋🫂

آزمایشتو میراشتی ذوق میکردیم😊😊😊🥰

انشالله اره عزیزم بگردم پیدا میشه فدات شم عزیزم

عشقم اومدم خونه مامانم ازمایشم خونس رفتم خونه یادم باشه  میزارم براتون انشالله قسمت تک تک خودتون ک با جواب ازمایشا خودتون اشک شوق بریزید 😊😊

حق داری عزیزم. خیلی سخته. ولی راضی باش به رضای خدا. و رها کن. بعضی چیزا که گره کور میخوره. باید برای مدتی هرچند کوتاه. رهاش کنی و بهش اهمیت نده. برا خودت بزرگ و دست نیافتنی نکن. فقط زندگی عادیتو بکن. و مرتب بگو خدایا راضیم به رضای تو. و منتظر معجزه ات هستم. سعی کن نسبت به خدا بدبین نباشی اون بهتر ازما صلاحمون میدونه. ولی صبر ما کمه. قطعا امتحان الهی هست.چون شما من و همه دوستان. تمام راههای پزشکی رو رفتیم. تلاشمونم کردیم. باید منتظر جواب خدا باشیم. ممکنه کمی دیر یشه. ولی حتما میشه. خدا مهربونه. شیطونو لعنت کن. فکر خودکشی مال انسانهای ضعیفه. شما سوی هستی که تونستی این همه مراحل درمانو تا اینجا برسونی. قطعا مادرشدن نزدیکه. بقول بعضی ازدوستان به مو میرسه ولی پاره نمیشه. فقط بخدا توکل کن و هرزمان فکرای منفی و ناامید کننده میاد سراغت بخدا پناه ببر از شر شیطان. شیطون وسوسه میکنه که خدا تورو نمیبینه و زجر میکشی درصورتیکه همه مون نفس کشیدنمون دست خداست  حتی دست خودمون نیست و هیچ اختیاری نداریم. خدارو شکر کن بخاطر نعمتهای دیگه ای که داری شاید دیگران نداشته باشن. نعمت داشتن خانواده. زنده بودن. و فرصت زندگی کردن. داشتن خواهر بردار پدرو مادر. سفره ات خالی نیست. سقفی بالاسر ته. اینا نعمته و باید درقبال داشتنش از خدا تشکر کنی. و بعدش ببین خدا در خوشبختی رو بروت باز میکنه و جواب صبرو مشقتی که کشیدی رو بهت میده عزیزم. این حالات تو این مقطع از زندگی تمام خانومای ای وی آفی. هست. باید با صبر و تلاش ردش کنی. تو تنها نیستی تو این مسیر. میلیونها خانواده مثل منو شما هستن عزیزم. موفق باشی. بجای افکار مزاحم و منفی. وضو بگیر قرآن بخون. از خدا بخواه دلت آروم بگیره و ببین که چقدر آروم میشی. زیارت عاشورا و هرچی که خودت دوس داری بخون. اجازه نده این افکار اززندگی ناامید کنه. حتما موفق میشی شک نداشته باش. یه روز پست میزاری که منم مادر شدم. معذرت میخوام خیلی طولانی شد گلم. 

چقدحرفای قشنگی زدید باورتون میشه باتک تک حرفاتون اشکم دراومد؟ میدونید به مرحله ای رسیدم ک وجود خداروهم انکار میکنم امادودیقه بعدش باز ب خودش التماس میکنم ک هوامو داشته باشه خیلی حس های بدیه .اگه بدونم اخرش میشه حاضرم صدباردیگه م برم حتی شده گدایی کنم براهزینه تخمک اهدایی اما اینکه نمیدونی میشه یانه خیلی عذاب اوره فقط خدا ب داد دلهای پر دردمون برسه واقعا تنهایی و بی کسی خیلی بده امیدوارم خدا رحم کنه ب حال و دلمون

کرسی ک برام وقت گذاشتید واقعا ممنونم ازتون

من نمیدونم شما بچه دارید یانه اگه دارید ک خداحفظش کنه اگرم نه ک خدا ب دل مهربونتون نگاه کنه و بهتون بده

منم مثل تو ام عزیزم. شاید خیلی بدتر...مخصوصا وقتی می بینم مامانم غصه می خوره، اصلا هر ماه موقع پریود خجالت می کشم.. باورت میشه. بارها به خودکشی فکر کردم از تنهایی و حال بدِ همسرم  و خانواده ام می ترسم...  پیش اومده تو خیابون راه رفتم و زار زار گریه کردم برامم مهم نبوده نگاه دیگران..

اما 

اما الان که به سلامتی انتقال دادی این نگرانی ها سمه برات. خواهشا سعی کن خودتو از افکار منفی دور کنی. منتظر بهترینا باش تا برات اتفاق بیفتن . سرم هم که زدی خیلی کمک می کنه ایشالا با خبر مثبت شدنت اشک شادی بریزیم‌. اینا رو گفتم که بدونی تنها نیستی. هنوز خیلی جوانی برای ناامیدشدن.

فدات عزیز دلم ، 💋💋💋🙏🏽🙏🏽🙏🏽🫂🫂🫂🫂