بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

چقدر ناراحت شدم ... نمی دونم تو دل بعضیا چی میگذره چطور می تونن دل بشکنن.. دلم به حال بچه ایی میسوزه که اینا قراره بزرگ کنن. چی می خوان یادش بدن‌‌..

این مهمونتون هر کسی که هست معلومه که خیلی بهت حسادت می کنه که ضعف بچه نداشتن رو داره به روت میاره. خیلی خودشو در مقابلت کم می بینه.. 

با این که عمیقا درکت می کنم و خیلی خوب می فهمم چی می کشی لطفا خواهشا ارتباطت رو با این آدم ها قطع کن. همین استرسایی که به آدم میدن خودش  یه علت مهم ناباروریه. 

من یک بار مثبت شدم اونم با جنین فرش. البته از دستش دادم.

هر چی فریز انتقال دادم نگرفت با این که دکترا می گن فریز بهتره. 

چقدر ناراحت شدم از خوندن این پیام واقعا دل شکستن هنر نیست، امان از جهالت 😟😟😟 ان شاالله خیلی زود شما هم باردار میشین و صدای بچه هاتون و بازی کردنش تو خونه میپیچه ❤️ سعی کنین رفت و آمدتون با این شخص رو کم کنین و به حرفشم دیگه فکر نکنین 

به سلامتی .چرا خیلیها با انتقال فرش باردار شدن ان شاالله شما هم باردار میشین .یزد مجدد پانکچر شدین ؟

سلام دوستان فردا میرم برای ای یو ای صبونه بخورم یانه 

برای نهارش چی درست کنم 

کسی هست راهنماییم کنه

مرسی عزیزم ببخشید ناراحتت کردم

میدونی از چی تعجب می‌کنم این آدم خودش چهار سال بچه دار نشد اون که باید بفهمه درد بچه نداشتن چیه چطور دلش میاد اینجوری دل بشکنه....

دقیقا خیلی حسوده چون از نظر مالی پایین ترن.. ولی به خدا قسم یکبار هم هیچیم رو به رخ هیچکس نکشیدم.. اومد کلی از خونه نو من ایراد گرفت اصلا یه حرفایی زد بگم هیچکس باورش نمیشه... کلی غذا و دسر پختم از همشون ایراد گرفت..اما مهم نیست هر چی که به خونه و زندگیم گفت ولی اون دوتا حرفش در مورد بچه قلبمو سوزوند 

همینکارو میکنم به همسرمم گفتم دیگه نمیخوام بیاد خونه ام یا برم خونش کلا قطع رابطه

بله عزیزم این سومین باره دیگه خسته شدم حتی نمیدونم چندتا جنین شده 

ولی میخوام فردا انتقال بدم واقعا دیگه تحمل رفتو امدو ندارم انگار ذوقمون کور شده هر بار با امید اومدیم و نامید شدیم 

مممنونم از دعای قشنگت عزیزم❤️❤️ ببخشید ناراحتتون کردم من هیچکس نداشتم بهش بگم درد دلمو به همسرمم دلم نیومد این دوتا حرفش بگم 

قلبم از اون روز مدام میسوزه... 

کلا دیگه قطع رابطه میکنم حتی دلم نمیخواد از دور ببینمش اومد چقدر حرف زد بهم از خونه زندگیم ایراد گرفت ولی چون مهمون بود هیچی نگفتم

خودش چهار سال برای بچه دار شدن تلاش کرد همه راه هارو رفت تا شد نمیدونم دلش از چی هست که درد بچه نداشتن کشیده اما ذره ایی رحم نکرد به دل منی که تو حسرت بچه ام

عزیزم بیشتر به خاطر ناراحتیت واقعا دلم شکست چون خوب می فهمم... یکیش جاری خودم واقعا با این که خودش بچه داشت از سر حسادت مدام سالای اول ازدواجم بهم می گفت بچه نیاری زود حالا وقت هست و... همش مینالید چون هم مالی هم تحصیلی پایین تره... بعد بچه دومش رو ۷ماهه باردار بود و به هیچ کس نگفته بود مادر شوهرم از غریبه ها شنید عروسش حاملس فکر کن...خدا رو شکر دو ساله باهاشون در ارتباط نیستیم به خاطر مشکلات بین دو برادر... منم از افراد سمی خودمو دور کردم واقعا بهترم. دلم می گه به زودی میایی و از معجزه بارداریت برامون می گی. خدا بزرگه خودش دلمونو شاد می کنه. من قبلا خیلی زود کم می‌آوردم از وقتی بهم ثابت شده فقط دست خداست خیلی آروم ترم. 

 میدونم حستون رو کاملا درک میکنم ولی امید داشته باشین مخصوصا که فردا انتقال دارین شاد باشین .ان شاالله  دست پر بر میگردین و براتون میمونه 🤲🤲🤲

سلام دوستان میدونید کسانی که بچه هاشون دنیا اومدن کجان؟برای کم وزنی بچم کارشون دارم

❤️❤️🌻نه عزیزم اینجا جایی که به درد و دلهای هم گوش میدیم و حال همدیگر رو کاملا درک میکنیم .خوب کاری میکنین رفت و آمد با این افراد ارزش  نداره . آدم واقعا نمیدونه چی بگه 😔 منم خودم سعی کردم آدمهایی که استرس بهم میدادن یا حرفهای نیش دار میزدن رو تا انجایی که امکانش بود از زندگیم حذف یا ارتباطم رو به حداقل برسونم چون تا مدتها خودخوری میکردم .

اینجا بندرت سر میزنن 

توکل بخدا خواهر انشاءالله

سلام به همگی

بچه ها بعد ازمایش قند دکتر برام انسولین نوشت

الان چند روزه میزنم

با اینکه رعایت غذایی میکنم

ولی قند بعد صبحانه ام امروز.اصلا پایین نمیاد

قبل صبحانه 4 واحد انسولین زدم بعد  نون جو خوردم و پنیر و خیار و گوجه

2 ساعت بعدش قندم گرفتم 270 بود

1 ساعت بعدش دوباره گرفتم 256 بود

چیکار کنم قندم سریع بیاد پایین

چون دکتر اکو قلب گفت دور قلب بچه ضخیم شده اگه رعایت نکنی خطرناکه

😭😭😭