گلم فقط خونسرد باش استرس نداشته باش و بسپار بخدا
من دفعه سوم بود انتقال دادم
اون دوبار خیلی خیلی مراعات کردم خیلی زیاد و نگرفت متاسفانه چون استرس داشتم همش
حتی حال روحیم خوب نبود بخاطر مصرف داروها و شرایطی که پیش اومده بود
ولی این بار چون کلا ناامید شده بودم و زده بودم به بیخیالی چون اخرین جنینم بود
و مرتب شوهرم میگفت نشد هم نشد دیگه خواست خدا بوده نمیشه باهاش که جنگید
خونسرد تر بودم
من انقدر ناامید بودم که رفتیم دفتر مرجع تقلید برای اسپرم اهدایی سوال پرسیدیم و گفتن تنها راهش اینه طلاق بگیرید من صیغه بشم و بعد از انتقال اسپرم دوباره با شوهرم ازدواج کنم و من کلی گریه کردم
اصلا دلم نمیخواد حتی بهش فکرکنم
روزای خیلی بدی بود واقعا مثل بن بست بود
ولی خدا معجزه کرد و بهم نشون داد که اگه صبر کنی من حواسم بهت هست