بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

سلام 

بچه ها من امروز نوبت انتی داشتم با تاریخ پریودم که میشه یازده هفته و سه روز زده بود.

ولی از زمان انتقال که دو هفته بهش اضافه کنم میشه دوازده هفته و یک روز.

هر چی تلاش کردن نتونست انتی بگیره ی دکتر دیگه اومد گفت کوچیکن 

دستگاه یکی شونو یازده هفته و ی روز میزد.

یکی دیگه رو ده هفته شیش روز گفت نمیشه انتی بگیرم هفته بعد بیا.

تاریخ انتقالمم ۲۳ بهمن بود .

حالا طبق سنو امروز ی هفته کم تره هفتم به نظرتون مشکلی نداره؟طبیعی؟یکم استرس گرفتم که کوچیک ترن از تاریخی که دکترم داره 

بیزحمت کسی تجربه ای داره راهنماییم کنه.

بله تاریخ امروز رو بزنین

خواهش میکنم

عزیزم خدایی که بهت نی نی رو هدیه داده خودش کمکت میکنه و توان انجام همه کارها رو بهت عطا میکنه ان شا الله

حق داری فکرت مشغول باشه ولی مطمئن باش به لطف خدا همه جوره کارات ردیف میشه🤩

سلام به همه دوستای نی نی سایتی امیدوارم همگی سال خوبی رو پیش رو داشته باشیم ، چندماهیه سرنزده بودم.

خوشحالم که بعضی دوستان مثبت شدن و چندتا از دوستان هم یا الان نی نی شون اومده بغلشون و یا این چندروزه منتظرن که نی نی شون بسلامتی بیاد بغلشون.

به امید اتفاقای خیلی خوب برای همه💖🌸♥️♥️♥️🌷

الهی بمیرم مگه عمل باز داشتی الا جون 

خدا نکنه قربوونت برم🥺. آره سر خارج رحمی اولم مجبور شدن اورژانسی عملم کنن. فک کنم گفتن سالپنژکتومی کردن. دقیقا عین سزارین باز کردن و لوله چپ رو برداشتن. الکی الکی سزارینی شدم رفت😅🥴

آخی خوب منم همون ۲۲ مطب بودم که خخخ ، ساعت ۴ و نیم نوبتم شد . من از هفته ۶ تحت نظر دکتر شیرازی هستم شما راضی هستی ازشون ؟ دکترم معرفی کرد ایشونو ولی توضیح نمیده من همه سوالام بی جواب میمونه اعصابم خورد میشه اخه . ببخشید دکتر کانال یا گروه مجازی نداره ؟ 

کسی رو میشناسید که هر دو لوله رحمش بسته باشه و انتقالش مثبت شده باشه؟

الهی عزیزم چقد سخت واقعا دلم گرفت یهو چقد اون لحظه حال روحیت خراب بوده من خودم یه سقط  داشتم تا یک ماه به خودم نیومدم شب و روزم گریه بود یادمه همسرم وقتی اومد بیمارستان دسته گل بزرگ اورده بود دیدنم اون دسته گل شد برام آیینه دق فک کن  اونو میدیدم زار زار گریه میکردم که خدایا این گل باید برای دیدن نی نیم اورده میشد نه سقطم فک کن اگه یه خط بخیه رو شکمم بود ودستم خالی  

خدا رو قسم میدم به بزرگیش که هر چه زودتر انتظار تو هم تموم بشه عزیزم و سختیاتو فراموش کنی 

قربووووون محبتت برم عزیزم😘😘❤️ شرمنده غصه دارت کردم🥺😔

آره واقعا سخت بود مخصوصا اون نصفه شبی ک با درد وحشتناک رفتیم بیمارستان و سونو و... گفتن خارج رحمیه و باید بستری بشم خیلی برام شوک بزرگی بود. هم بچه اولم بود هم تجربشو نداشتم و... خیلی اتفاق ها تو اون چند روز افتاد ک فک نکنم گفتنش لطفی داشته باشه.تا رسید ب جایی ک عمل قطعی شد. ولی بعد عمل خدا خییییلی بهم صبر و آرامش داد.  حتی ی قطره هم اشک نریختم و آروم بودم اما قبلش خیلی جلز ولز می کردم.

دقیقا منم تا ی چند وقت چشمم ک ب جای بخیه ام میخورد دلم میگرف که با دست خالی از بیمارستان اومدم.

اما سر دومی ک باز خارج رحمی بود و شکر خدا خودش دفع شد و نیاز ب امپول و عمل نشد، یکی از خانواده زنگ زده بود که تورو خدا ناراحت نباش و... گفتم ب خدا باورت میشه من خودم کلی نذر و نیاز کردم که خودش دفع بشه چون میترسیدم دوباره اون اتفاقا تکرار بشه و این یکی لوله رو هم از دست بدم. خدا واقعااا سر دومی هم خیییلی رحم کرد بهم. 

از ته دلم دعا می کنم که الهییییی که برای هیچ کدوممون اتفاقای اینجوری و مشابه اش از این ببعد تکرار نشه و همه اش خیر باشه و شادی و خوش خبری😍😍

بازم ببخشید تورو خدا اگه ناراحتتون کردم🥺

عزیزم میخوایم چهل بار خونده بشه 

حدودا بیستا خونده شده

سلام بچه ها..امیدوارم حال دل همه خوب باشه...

من امروز رفتم دکتر..برا سیکل جدید کاشت..

برا داروی آی وی آی جی نوشت..نمیدونم اسمشو درست نوشتم یا نه..

گفتن باید بری حلال احمر گیر بیاری...

تا کسی این امپولو قبل ار کاشت زده؟؟؟

سرم هست عزیزم 

اره من زدم 

آهان پس اگه بازه زمانی نداره من فعلا ۷ تا برمیدارم تموم ک کردم اگه بود بازم میخونم❤️❤️❤️ خدا خیر کثیر و برکت بده به زندگی و عمر تون😘😘

عزیزم برام توضیح میدی.ک وقتی زدی وضعیتت چطور شد؟ برا انتقالت زدی؟