سلام خانمها
من امسال ۳ بار عمل با بیهوشی داشتم الان مدتی هست حافظم به شدت ضعیف شده.
اینجاهم میام اسمها یادم میره، کی چی گفت یا کی الان در چه مرحله، اسم بعضی فامیل هامون یادم رفته
باید فکر کنم تا یادم بیا دیروز چی خوردیم
الان یک دفتر دارم که روزانه کارهامو مینویسم ، باز بعضی روزها یادم میره چیکار میخواستم بکنم.
الان هم با شوهرم دعوا کردیم اصلا ملاحظه نکرد. البته من یک کوچیک مقصر بودم اما بنظرم باید ملاحظه میکرد.
رفت نماز بخونه، منم سریع اومدم اینجا.
من خیییییییییییئییییییییلی دختر دوست داشتم ، همش آرزو داشتم دختردار بشم
اما الان میگم پسر داشته باشم که نبینم دخترم رنج بکشه از خانواده شوهر و یا مسائل اجتماع و ...
هر چند که خدا تعیین میکنه چی داشته باشیم.
فعلا دوستان
ان شاءالله همگی حاجت روا شده باشید. حاجات دلتون برآورده به خیر بشه.