دقیقا همینطور اکرم جان من دیگه آخرین بار بود دیگه در واقع راهی نداشتم
حتی همزمان برای سرپرستی بچه اقدام کردم
ولی همسرم همیشه میگفت خدایا ندادی ندادی میدونم اگه بدی این زحمات هم جبران میکنی میدونم باهم میدی
شرایطی که من داشتم به قول دکترم دیگه آخرین بار چون با این ذخیره و وضعیت لوله ها نمیتونستم دیگه پانکچر کنم ولی ذره ای نا امید نبودم خدا گواه آنقدر امید داشتم آنقدر مثبت فکر میکردم
همسرم به مادرش گفتا بود اگه اینسری نشه خیلی آسیب میبینه چون خیلی امیدوار اصلا خودشو حامله میدونه
خاطرت هست روز هفت با حرف پروانه و سوفی جون ساعت پنج عصر بی بی زدم
همسرم گفت نزن منفی میشه استرس میگیری
ولی انقدر امید داشتم حتی تو گروه گفتم اگه خاطرتون باشه که اگر منفی هم بشه بازم امید دارم تا روز 12 مثبت میشم
باور داشته باشیم همه چیز درست میشه
من به این جمله اعتقاد و باور قلبی دارم و هیچ وقت هم نا امید نشدم
خدای ما خدای معجزه هاس
قبل جلسات دادگاه هم من همیشه این جمله رو میگم