دم عید بود از طریق یه دوست پرس وجو کردیم
کلی تماس گرفتم
مدارک شرایط
خلاصه تا بتونیم بفهمیم از کجا شروع کنیم
تا شروع کردیم زمستون تموم شد ولی اون زمستون برای من شروع شده بود ومن خبرنداشتم
خلاصه تعطیلات عید باهر زور زحمت گذروندیم
یادم نمیاد کی به خانوداه هامون گفتیم ولی فقط میدونم که خیلی حمایتمون کردن.
خدابهشون سلامتی وطول عمر باعزت بده.ازعمر من بگیر وبه پدر ومادرم بده که تاج سرم هستن
خلاصه تعطیلات گذشت وپرسش وجو که کجا باید بریم باهمسرم رفتیم نه یه بار نه دوبار هزار بار رفتیم
مدارک بردیم.هر جور مدیر ومعادن قاضی ومقدار هرکس که فکرکنی دیدیم
هرجا که نرفته بودیم دادگه وکلانتری پزشک قانونی وروانپزشک ودکتر و.....
التماس وخواهش وتمنا
چندبار بیان خونه زندگیمون ببینن و.........