ببين من خواهرم اينجاست ديگه سراميك كه اصلا نميكشه كابينت گاز هود براش تعريف نشدست🤣فقط يجارو برقي با گردگيري وسايل پذيراايي انگار اتاقااا خاك ندارن😑دوهفته اول جوگيرتر بود يه روز در ميون انجام ميداد الان تقريبا شده هفته اي يبار يا دوبار😢شوهرممم يا سركار يا پسرمو برده پارك فقط براي تايم شام و خابيدن خونست
يجمعه ميمونه ميگه سخت نگير باباااا😁😐از يطرفم اصلا تاحالا نه كسي رو اوردم خونه براي كمكي نه فكر ميكنم بهم بچسبه حس ماسمالي دارم بيشتر بهشون🥺
براي همين يهووو جوميگيرتم يكارايي ميكنم ولي خوب از جمعه ترسيدم كاري نكردم واقعااا
حرفاي مامانمم بي تاثير نيست بعد زايمان اولم چندبار گفت دكترت تورو الكي ترسوند اين همه ادم ديديم اي وي اف بودن و همه كارارم خودشون ميكردن خيلي حرفش رو مخم بود🥺😆
اين جوگيراييمم از اينجاهاا نشات ميگيره ولي بخودم قول دادم بيخيال باااااشم دورازجون همه به پشيموني بعدش اصلاا ارزش نداره