چقددررررر حالت روبا جووون و دل درک میکنمممم
همه ی این روزا رو زندگی کردم و میکنمممم
پسر منم عجیییببب عاشق بچه هاس
حسرت تو نگاهش...بغض تو صداششش...
هر روز و هرروززز پرسیدناششش ..
مامان من تنهاااام گفتنهاششش
جیگر من آتیش میگیره ..خدا نکنه مادر باشی و بغض و حسرت بچه ات رو ببینی و هیچچچ کاری از دستت برنیاااددد😔😢
تو خانواده مادری و پدریش فقط خودش هست ک تنهاس و بقیه خاهر برادر دارن..هرجا که میرم یه گوشه میشینه و با بغض نگاهشون میکنه..منم دلم طاقت نمیاره و زود پا میشم..
چی بگم خاهررر ...الهی به حق فاطمه ی معصومه خدا دل گل دخترت و شاااد کنه..
یعنی ممکنه دکتر منم متوجه نشده باشه؟؟؟ببین من انتقال اولم گفت رحمت سمی اکوژنه، بعدش گفت هیسترو کنیم، هیسترو کرد گفت فقط التهاب داره، دیگه چیزی نگفت، برای سونوی قبل انتقال که رفته بودم گفت خیلی خوبه
بعد من که اون انتقالم کنسل شد و دکتر عوض کردم، این یکی هیچی نگفت🧐🧐🧐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز